نود و چهارمین دوره جوایز اسکار برندگان خود را معرفی کرد.
به گزارش بخش سینمایی آکادمی هنر به نقل از ورایتی، برندگان نود و چهارمین دوره اسکار در بخشهای ۲۳ گانه در مراسمی که به صورت حضوری و با رعایت جدی پروتکلهای کرونا در سالن دالبی تئاتر برگزار شد، معرفی شدند. واندا سایکس، ایمی شومر و رجینا هال اجرای این دوره از مراسم را بر عهده داشتند.
فهرست برگزیدگان جوایز آکادمی اسکار ۲۰۲۲ به ترتیب زیر است:
بهترین فیلم: کودا (شان هدر)
بهترین کارگردان: جین کمپیون برای «قدرت سگ»
بهترین بازیگر زن نقش اصلی: جسیکا چستین برای «چشمان تامی فی»
بهترین بازیگر مرد نقش اصلی: ویل اسمیت برای «شاه ریچارد»
بهترین فیملبرداری: «تل ماسه» گرگ فریزر
بهترین موسیقی متن: «تل ماسه» هانس زیمر
بهترین فیلمنامه اقتباسی: کودا (شان هدر)
بهترین فیلمنامه غیراقتباسی: «بلفاست» کنت برانا
بهترین بازیگر مرد نقش مکمل: تروی کوتسر «کودا»
بهترین بازیگر زن نقش مکمل: آریانا دبوس برای «داستان وست ساید»
بهترین فیلم بینالمللی: «ماشینم را بران» ژاپن / ریوسوکه هاماگوچی
بهترین تدوین: تلماسه (جو واکر)
بهترین انیمیشن: «افسون» جرد بوش، بایرون هاوارد، ایوت مرینو و کلارک اسپنسر
بهترین ترانه: «زمانی برای مردن نیست»
بهترین فیلم کوتاه انیمیشن: «برفپاک کن» آلبرتو میلگو و لئو سانچز
طراحی لباس: «کروئلا» جنی بیوان
فیلم کوتاه مستند: «ملکه بسکتبال»
فیلم بلند مستند: «تابستان روح» احمر تامپسون، جوزف پاتل، رابرت فیولنت و دیوید دینرستین
بهترین فیلم کوتاه: «وداع طولانی» آنیل کاریا و ریز احمد
جلوههای ویژه: «تل ماسه» پل لمبرت، تریستان مایلز، برایان کانر و جرد نفزر
بهترین طراحی صحنه: «تل ماسه» پاتریک ورمت و سوزانا سیپوس
بهترین صداگذاری: «تلماسه» مک روث، مارک مانگینی، تئو گرین، دوگ همفیل و ران بارتلت
آرایش چهره و مو: «چشمان تامی فی» لیندا داوز، استفانی اینگرم و جاستین رالی
سال ۱۴۰۰ نیز با تمام بدبیاریها، سیاهیها و مشکلات خود به انتها رسیده است. حال چه ۱۴۰۱ آغاز قرن جدید باشد چه به قول دیگران یکسال از قرن جدید گذشته باشد، فرقی ندارد، آنچه مشهود است عدم تغییر و بهبود وضعیت است. این وضعیت چه میخواهد در معیشت و اقتصاد باشد چه از آن مهمتر در آموزش، فرهنگ و هنر. آموزشی که سیستمش ناکارآمد است چه کنکور باشد چه نباشد از پایههای خود کج است و برای کودکانمان هنوز نتوانستهایم کاری انجام دهیم تا کشورمان را از وضعیت بد فرهنگی نجات دهیم. نمیخواهد به کل سال برگردم و برایتان مثال بزنم که چه و چه، فقط کافی است وقایع همین یکی دو هفته را مرور کنیم و ببینیم این وضعیت فرهنگی آنقدر در عرصه هنر معیوب است که نمیتوان انتظار داشت مولفه فرهنگ در سیاست، اقتصاد، مصرف، جامعه، ورزش و ... نمود داشته باشد.
* آقای مهرجویی کارگردان نامآشنا و کهنهکار سینمای ما سازنده فیلم گاو، تصویری غمانگیز برای ما رقم زد. تصویری که خودش بیش از نیم قرن پیش در فیلم گاو با مشت حسن حیران از گم شدن گاوش به ما نشان داده بود حالا جایش را به داریوش مهرجویی ۸۲ سالهای داده بود که همه ما از اینکه کارگردانی باسابقه برای فیلمش به این وضع افتاده متاثر شویم. اما ذکر چند نکته برای درج در تاریخ را پس از فروکش کردن هیاهوی مجازی لازم به ذکر میدانم:
- هر هنرمندی حق دارد خلق کند و حال که در چارچوب قوانین کشورش مجوز هم گرفته حق نمایش دارد پس من هم مثل همه بسیار ناراحت شدم نه اینکه ایشان را خیلیها استاد خطاب میکنند پس باید اثرش اکران شود، بلکه حتی اگر جوانی در آغاز راه بود نیز همین حس را داشتم فقط وضعیت آقای مهرجویی و خواستهاش با آن وضعیت بسیار ناراحت کنندهتر بود.\
- آقای مهرجویی ابتدا اعلام کرد تهیه کنندهاش حقایق را به او نگفته و سپس ساعاتی پیش صوتی از ایشان منتشر شده که آن را تکذیب و همه تقصیرهای ویدیوی دوم را گردن شریفینیای مصلحت اندیش میاندازد. آن طور که کسب اطلاع کردم فیلم قرار بر اکران نوروزی داشته اما به چند دلیل از جمله پایان اعتبار مجوز قبلی، تلاقی شبهای قدر با اکران فیلم و ... مصلحت دیدهاند به اکران بعد موکول شود نه اینکه به کل اجازه اکران نداشته باشد. آقای مهرجویی در ویدیوی اول اعلام میکند فیلمش اجازه اکران ندارد. پس تا به اینجا مشخص است به ایشان اطلاع غلط دادهاند وگرنه مهرجویی در این سالها چنین برخوردی حتی در مواجهه با فیلم سنتوری نداشته و از آن مهمتر فیلمساز پاکی در عرصه تبلیغات برای سینمای ایران بوده است. نمونههای مختلفی از این فیلمسازان -که اتفاقا دور مهرجویی نیز هستند- را همه ما دیدهایم که به دروغ شروع به جنجال میکنند فیلمشان ممنوعه است و قرار نیست رنگ اکران ببیند و در بهترین شرایط هم اکران میشود.
- متاسفانه موجی در فضای مجازی ایجاد شد که گویی مهرجویی فیلمساز معترضی است پس باید او را پیشوای اعتراض و دادخواهی در مقابل سانسور کرد که به هیچ وجه چنین نیست و مهرجویی در «مهمان مامان» ثابت میکند اگر چیزی در سفره نیست با چیز دیگری جایگزینش کنیم. چه غم انگیز که هنرمندان مهمی شروع کردند به هشتگ سازی یا استوری کردن اعتراض خودشان با ضمیمه کردن تصویر فیلمسازی که خود بازی خورده بود. دوستان آقای مهرجویی سالهاست فیلم خوب نساخته و به یاد نمیآورم پس از «هامون» فیلم قابل اعتنایی از ایشان دیده باشم. حتی تجربه تئاتری ایشان ده برابر از فیلمهای ایشان بدتر بوده است. کاش این حمایتهای شما را بهرام بیضایی میدید تا در مصاحبهاش نگوید من به دلیل جفا و بددلی همکارانم از سینمای ایران خداحافظی کردم. صدای داریوش مهرجویی بیشتر در دولتهای اصولگرا در آمده و اتفاقا همکاریهایش نیز با نهادهای دولتی بیشتر هم بوده است. آیا صرفا بنا به گرایش سیاسی دولت باید از همان ابتدا به وزارت ارشادش سوگیری کرد؟! به یاد دارم که ایشان اعلام کرد در دولت دوم محمود احمدینژاد فیلم نخواهد ساخت و همان سال با فیلم طهران-تهران به سرمایه گذاری شهرداری تهران در جشنواره فجر همان دولت شرکت کرد. با وجود اینکه ماحصل، فیلم بسیار ضعیفی بود که هیچ رنگ و بویی از تهران نداشت و پول ساخت دورریخته شده بود، فیلم «نارنجی پوش» یک فیلم ضعیف دیگر آن هم به سرمایه گذاری مجدد شهرداری تهران (موسسه تصویر شهر) پشت آن ساخته میشود!
- کاش داریوش خان مهرجویی در ویدیوی اخیرش نسبت به وضعیت کلی سینما اعتراض داشت، کاش نسبت به فرهنگ و هنرمندان اشاره داشت، اما این ویدیو که بنده هم با او تا جایی همدلی داشتم فقط خواستهای شخصی چون اکران فیلمش داشت. حال که اکران انجام خواهد شد همه چیز گل و بلبل میشود. کاش آقای مهرجویی همچنان سلامت باشد و بتواند پس از سه دهه فیلم خوبی بسازد و سدی را جلوی اکران فیلمش نبیند.
* از این ماجرا که بگذریم در چند روز اخیر ویدیوی دیگری دل همه ما را به درد آورد، آن هم برخورد اجراگری بدون در نظر داشتن هر گونه مناسبات ایمنی و محیطی با اثر مهمی از موزه هنرهای معاصر یعنی «حوض روغن» (نوریوکی هاراگوچی) بود. اجرایی که قرار است در برنامه «پنج گنج» اجرا رود به یکی از پنج گنج هنر ایران که موزه هنرهای معاصر باشد آسیب میزند. انگشت اتهام نباید به هنرمند باشد بلکه بدون هیچ شکی این انگشت اتهام به مدیر موزه و هماهنگ کننده اجراست. جند سال پیش یک اجرای تئاتر سبب شکستن محور گرداننده صحنه تالار وحدت شد و مدیر تالار انگشت اتهام را به سمت کارگردان اثر گرفت که باید وزن دکورش را کم میکرده و با وزن غیر متعارف روی صحنه وحدت آمده است. کارگردان بدون شک علاقهمند است اثرش را آن طور که در ذهن میپروراند روی صحنه ببرد و دیگر چیزی برایش اهمیت نداشته باشد. این تهیه کننده، مدیر اجرایی تالار و شمای مدیر هستید که باید هم و غمتان سالن و زیرساختهایتان باشد تا چنین قبیل مشکلاتی پیش نیاید. با ذکر چند نکته از این مسئله عبور کنم:
- وقتی مدیر هنری، چیزی از هنر نداند اعلام میکند در طرح این اثر قرار نبوده به حوض برخوردی باشد. این چه عبارتی پس از ظهور چنین فاجعهای است. البته ایشان دو روز بعد از حادثه از سمتشان برکنار شد که اگر به این دلیل باشد، باید دست مریزاد به مدیر بالادستی گفت. کاش این مدیر خودش پس از عذرخواهی رسمی از سمتش کنارهگیری میکرد تا این فرهنگ در دیگر بخشها تسری یابد نه اینکه مدیر هنری در اولین اقدام بگوید یک خطایی رخ داده و بست هارنست یا هر چیز دیگری شل شده و ...
- هر کس کمی با هنر اجرا آشنایی داشته باشد میداند نه تنها هر اتفاقی در آن ممکن است رخ دهد بلکه مخاطب نیز ممکن است در اجرا تغییری ایجاد کند. پس مشخص است تمام افرادی که در تایید چنین کاری کنار دیگر آثار مهم موزه نقش داشتهاند باید مورد بازخواست قرار گیرند. همه آنها که هیچ از هنر اجرا نمیدانند. متاسفانه واکنشهای مثبت به این برخورد در فضای مجازی غم انگیزتر از واکنش این مدیر و همراهانش بوده است.
* در نهایت گریزی به خداحافظی یکی از بازیگران مهم سینما بیاندازیم. شهاب حسینی هم در چند روز اخیر از سینما خداحافظی کرد. گرچه بازی حسینی را به جز فیلمهای فرهادی و فیلم سوپراستار دوست ندارم، اما همان چند نقش ماندگارش کافی است تا یاد کنیم چرا یک بازیگر که در تمام سخنرانیهایش باقدرت صحبت میکند تاب انتقاد نداشته باشد و اگر حجم انتقاد از او آنقدر زیاد است چرا نباید به دنبال علت در خود باشد. بعید میدانم هیچ یک از منتقدان شهاب حسینی از بازیگری یا تهیه کنندگیاش انتقاد داشته باشد. هر چه خوانده و هر چه شنیدهایم در مورد رفتار دوگانه او بیرون از فضای فیلمهایش بوده است. پس چرا از سینما یا بازیگری خداحافظی کرده است. مگر کسی در ستون روزنامه یا شبکههای مجازی تا به حال به حسینی تاخته است. اگر هم اینطور باشد که آقای حسینی به همتایان شما که اغلبشان هم از شما بدتر هستند بیشتر تاختهاند. آخر این چه لحن خداحافظی است بزرگترین ادیبان کشور هم اینطور صحبت نمیکنند که شما انشا دست گرفتهاید و اینطوری سخن میگویید. آقای حسینی ما شما را در برنامه گفتوگو محور همرفیق دیدهایم شما آن لحن را دارید چرا در صدا و سیما یا هر برنامه دیگری لحنتان را عوض میکنید و کلماتی را میگویید که مال شما نیست. مشکل منتقدان شما با همین رفتار است. یا شاید همه ما اشتباه میکنیم شما اینطوری مثل یک ادیب قرن پنجمی در کل هستید و همرفیق و پشت صحنه آثارتان را نقش بازی کردهاید. روی صحبتم با لحن و رفتار است نه به هیچ وجه اعتقادات که کامل شخصی است و حق شماست.
- همانقدر که فضای مجازی ممکن است هر چیزی را به سوی خلاف واقع ببرد، همچنان که فرهادی با قهرمان و رادو جود با فیلم برنده خرس طلایش در همین سال سینمایی قبل به آن اشاره کردهاند این فضای مجازی بیشک نقش بسزایی مقابل حوادث خطرناکتر دارد. به این فکر میکردم اگر ویدیوی این اتفاق در فضای مجازی منتشر نمیشد و خبرگزاریها آن را در مقیاس بالا نشر نمیدادند آیا با یک لاپوشانی بزرگ و دست بردن در اثر یک هنرمند روبهرو بودیم یا خیر؟ آیا صادقانه این فاجعه هنری اطلاع رسانی میشد؟ همه اینها نشان میدهد فضای مجازی در عین تخریب فرهنگی و خود فرهنگ ساز است.
نمایندگان مردم بدانید که شما نماینده مردمتان باید باشید نه نماینده مدیرانی که تمایل دارند اینترنت مردم محدود شود تا کسی از زجر یک فیلمساز قدیمی، تخریب یک اثر هنری و اتفاقات مهم اجتماعی باخبر نشود. شاید بتوان مهلت خرید تا همه حوادث را آن طور که آن مدیران میخواهند بازتولید کرد اما شما باید بدانید در مقیاس کوچک چشمهای زیادی به شما و مدیران است تا وضعیت مردمتان را بهتر کنید و در مقیاس بزرگتر همه در محضر و نظارت وسیعتری قرار داریم.
در یک نظرسنجی از نویسندگان و پژوهشگران آکادمی هنر بهترینهای سینما در سال 2019 را معرفی کردیم که (میتوانید در اینجا مشاهده کنید) فیلمهای قدرت سگ، ماشینم را بران و بلفاست رقابت نزدیکی در بخش های اصلی با یکدیگر داشتند. در زیر میتوانید آرای هر یک از نویسندگان آکادمی هنر را به طور جزئی مشاهده کنید.
ادامه مطلب جزییات آرای نویسندگان و منتقدان آکادمی هنر برای بهترینهای سینما در سال ۲۰۲۱
فیلم برنده گلدن گلوب و شانس اصلی اسکار در صدر برترینهای سال ۲۰۲۱ آکادمی هنر قرار گرفت.
به گزارش بخش سینمایی آکادمی هنر، نهمین دوره رای گیری بهترینهای سال سینما از نگاه سایت آکادمی هنر در یک هفته اخیر به پایان رسید و در نهایت برآیند نظرات ده منتقد و نویسنده آکادمی هنر که توانسته بودند بخش عمدهای از فیلمهای مهم سال را مشاهده کنند منتشر شد. قدرت سگ ساخته جین کمپیون محصول کانادا، انگلستان و استرالیا در رقابت نزدیکی با فیلم ماشینم را بران ساخته ریوسوکه هماگوچی بهترین فیلم سال 2021 آکادمی هنر ایران لقب گرفت. نام «قدرت سگ» در بخشهای مختلف بهترینها دیده میشود.
ادامه مطلب قدرت سگ در بخشهای مخنلف بهترین اثر نهمین دوره رای گیری آکادمی هنر شد
عنکبوت روایتگر زندگی قاتل زنجیرهای به اسم حسن حنایی است که به خوبی نتوانسته سوژه و آن روایت را به تصویر بکشد. عنکبوت سوژهای درست و بهجا دارد و با توجه به موضوع میتوانست جزء آثار آسیبشناسانه و تصویرگر اجتماعی مهم سینما قرار گیرد، اما با این نمایش و روایت جزء یکی از فیلمهای رده دوم و سوم سینمای ایران قرار میگیرد. بازیها روی یک خط میروند. از قتل اول به بعد شما میتوانید ادامهی فیلم و انتهای آن را به درستی حدس بزنید.
ادامه مطلب نقد فیلم عنکبوت ساخته ابراهیم ایرج زاده، شکارچی عنکبوتها
فیلم«بی همه چیز» سومین ساختهی محسن قرایی با اقتباسی از نمایشنامهی محکم «ملاقات بانوی سالخورده» نوشتهی فریدریش دورنمات است. داستان فیلم از طریق نشان دادن تقابل مردم روستا با دوشخصیت مهم و اصلی روستا با بازی هدیه تهرانی و پرویز پرستویی پیش میرود و رفته رفته تمام اهالی درگیر این تقابل شده و بر کاراکترها و اتفاقات فیلم افزوده میشود.
ادامه مطلب نقد فیلم بی همه چیز ساخته محسن قرایی، اقتباس درست یا غلط
فرهاد فخرالدینی، متولد ۱۳۱۶، آهنگساز، موسیقیدان و رهبر ارکستر است. او در خانوادهای ادیب و فرهنگی، در شهر کوچکی به نام «گَدهبیگ» در آذربایجان شوروی به دنیا آمد. موسیقی را با نواختن ویلون در کودکی آغاز کرد و تحصیلاتش را در هنرستان عالی موسیقی ملی و مؤسسۀ موسیقیشناسی در دهۀ ۴۰ در تهران پشت سر گذاشت. او از سال ۱۳۴۷ با فیلم «شوهر آهو خانم» آهنگسازی فیلم را آغاز کرد و تا به امروز برای فیلمها و سریالهای متعددی موسیقی ساخته است. وی در دهۀ پنجاه، آلبومهایی با مشارکت تعدادی از بزرگان موسیقی ایران انتشار داد و از سال ۱۳۵۲ رهبری ارکستر بزرگ سازمان رادیو و تلویزیون ملی را بر عهده گرفت و سرپرستی آن تا سال ۱۳۵۸ نیز با او بود. فخرالدینی از سال 1377، با حمایت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ارکستر ملی ایران را راهاندازی کرد و سالها رهبر ارکستر ملی ایران بود و هماکنون یکی از اعضای شورای عالی خانۀ موسیقی ایران است. او موسیقی فیلم را بعد از انقلاب با مجموعههای تلویزیونی سربداران ادامه داد. موسیقی مجموعههای «امام علی»، «بوعلی سینا»، «روزی روزگاری» و «کیف انگلیسی» از دیگر ساختههای او هستند که همگی با استقبال عمومی مواجه شدند. بیشک موسیقی سریال سربداران نیز ازجمله عوامل موفقیت و ماندگاری این مجموعه در میان مخاطبان آن بوده است. فخرالدینی دو سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن برای فیلمهای «گزارش یک قتل» (۱۳۶۵) و «پرستار شب» (۱۳۶۶) از جشنوارۀ فیلم فجر در کارنامۀ خود دارد که کارگردانی هر دو اثر را محمدعلی نجفی بر عهده داشته است. به بهانه سالروز تولد ایشان و همکاریهای متعدد با محمدعلی نجفی، امیر رجایی گفتوگویی خواندی با ایشان انجام داده که در زیر میخوانید.
«کامران یوسفزاده با نام هنری "وای.زی.کامی" متولد 1335 در تهران است. او نقاشی را از دوران کودکی نزد مادرش آموخت. پس از پایان دوران دبیرستان ابتدا به آمریکا رفت و در دانشگاه "برکلی" کالیفرنیا در رشتۀ فلسفه به تحصیل پرداخت، اما پس از یک سال به فرانسه مهاجرت کرد و رشتۀ فلسفه را در دانشگاه "سوربُن" پاریس ادامه داد و با مدرک کارشناسیارشد از این دانشگاه فارغالتحصیل شد. او همچنین در کنسرواتوار سینمای پاریس رشتۀ فیلمسازی خواند و مدتی کوتاه در این زمینه فعالیت کرد. او در سال 1363 (1984 م) پس از یک دهه زندگی در فرانسه، به نیویورک بازگشت و در آنجا نقاشی را بهطور حرفهای ادامه داد. آثار کامی در موزههای معتبر دنیا همچون موزۀ "متروپولیتن" نیویورک، موزۀ "ویتنیِ هنر آمریکایی"، "موزۀ هنر مدرن" نیویورک، موزۀ "گوگنهایم" و مؤسسۀ "اسمیتسونیان" واشنگتوندیسی نگهداری میشود. او در سال 2019 از سوی "آرت پرایس" که مهمترین مرجع مارکت هنر جهان محسوب میشود و همچنین "فیاک"، موسسۀ نمایشگاههای بینالمللی پاریس، در لیست پانصد هنرمند برتر جهان قرار گرفت. تا کنون آثار او در نمایشگاههای انفرادی و گروهی و فستیوالهای متعددی ازجمله پنجاهودومین "بینال ونیز"، نهمین "دوسالانۀ بینالمللی استانبول" و... به نمایش درآمده و مورد توجه شناختهشدهترین منتقدان و مجموعهداران هنر معاصر جهان قرار گرفته است.»
ادامه مطلب وای زی کامی، مِهنگاری بومرها، هنرمندان مهاجرِ هنر معاصر ایران