آدولف هیتلر میپرسد: «امروز بعد از تمام این اتفاقات "چه کسی" درباره نابودی ارامنه صحبت میکند»؟
قتل عام ارامنه که در سال 1915 توسط عثمانیها صورت گرفته هنوز موضوع جنجالی و البته بحث برانگیز است. به خصوص در ترکیه جایی که مقاومتهایی در خصوص پذیرش این جنایت از سوی عثمانیها و شرم این نسل کشی صورت میگیرد. فاتح آکین فیلمساز ترک تبار آلمانی این موضوع را نقطه آغازی در پذیرش و از بین بردن حساسیتهای موجود قرار داده است.
ادامه مطلب نقد فیلم برش the cut: حماسه فاتح آکین از نسل کشی ارامنه
باغ سلطنتی کیو در انگلستان میزبان مجسمهای از هنری مور هنرمند برجسته بریتانیایی شده است.
به گزارش بخش تجسمی آکادمی هنر، این مجسمه یکی از آثار درخور مور و از مجموعه «مادر و کودکهای او» است که با همکاری بنیاد هنری مور در این باغ به نمایش درآمده است.
ادامه مطلب باغ سلطنتی کیو در انگلستان میزبان مجسمهای از هنری مور
سال گذشته فیلم جاذبه Gravity ساختة آلفونسو کواران که به خاطر جاذبهها و قابلیتهای تکنیکی در جشنواره ونیز مورد تقدیر قرار گرفت، ما را به وجد و مجدد به زمین بازگرداند و امسال جشنواره ونیز کار خود را با فیلم آلخاندرو گونزالس ایناریتو به نام بِردمن Birdman (مرد پرندهای) آغاز کرد. فیلمی که سکانسهایی طولانی دارد.
ادامه مطلب «بِِردمن» در انتظار شگفتی در ونیز / نقد فیلم birdman
زنی مسافر به نام صدیقه با چهرهای شکسته وارد تاکسی مردی با نام یونس میشود و تقاضای رساندن به بیمارستان مینماید. این ایده کوتاه میتوانست تبدیل به اثری خاموش و تهی از رنگ باشد؛ اما در کالبد روح فیلمسازی دغدغهمند همچون میرکریمی و فیلمنامهنویسی کاردان چون شادمهر راستین به اثری گرم و گیرا و تصاویری قاعدهمند تبدیل میشود تا در کوران فیلمهایی بی رمق از احساس، با فیلمی ساختارمند به لحاظ سینمایی و سازهای قابل اندیشه روبرو گردیم.
ادامه مطلب قابی رو به امید / نگاهی به فیلم «امروز» ساختة رضا میرکریمی
قصهها به کارگردانی رخشان بنیاعتماد در جشنواره فیلم ونیز اکران شد.
به گزارش بخش سینمایی اکادمی هنر، قصهها که بهمن ماه گذشته در جشنواره فیلم فجر اکران شد نتوانست نظر منتقدان داخلی را به خود جلب نماید، اما نماینده ایران در بخش اصلی هفتاد و یکمین دورة جشنواره فیلم ونیز به شمار میرود.
ادامه مطلب رخشان بنی اعتماد در ونیز: بدون اطمینان از اکران فیلمم در کشورم، در هیچ جشنواره خارجی حضور نمییابم
«برای آزادی، نان و لهستان جدید».
این بخشی از ترانهی یادبود یانکو یشنفسکی است که کریستینا یاندا در تیتراژ پایانی مرد آهنی (1981)، با صدایی شبیه ضجههای یک ماده گرگ میخواند. لهستان جدید، با تمام ابهامهای ناشی از واژهی «جدید» همواره بزرگترین رویای لهستان بوده است. کشوری که بیشترین زخمهای قرن بیستم را بر تن خود داشت و تاریخ، فرصت التیام آنها را نداده بود. بهترین مثال تاریخی در تایید این موضوع، دردناکترین مثال ممکن نیز هست. زمانی که اروپای متفقین پس از سقوط برلین میرفت تا از روزهای پیروزی و پایداری مدام حرف بزند و دلاوریها در جنگ را به عنوان عصر قهرمانیها برای تکوین اروپای آزاد جدید، ستایش کند، لهستان به آغوش استبداد بلشویکی شوروی کشیده میشد و بلافاصله این پرسش مطرح میشد که ثمرهی قهرمانیها در جنگ چه نسبتی با «لهستان جدید رویایی»، که تا حدود نیم قرن پس از پایان جنگ فقط (و فقط ) در سرودها یافت میشد، دارد؟ تاریخ لهستان در قرن بیستم تاریخ رنج مدام است.
ادامه مطلب وایدا و فیلمهایی دربارهی فلسفهی تاریخ
«مي گن همة ما درست تو لحظة مرگمون بيست و يک گرم از دست ميديم ، همه، بيست و يک گرم. ... »
21 گرم ايناريتو با ژانر درام خود، پيوندهاي روايي- محتوايي خلاقانهاي را به تصوير ميکشد که پس از گذشت لحظاتي از فيلم متوجة آن ميشويم. از سويي روايت سه گانة فيلم که با زندگي سه شخصيت داستان پيش ميرود دچار نوعي ناهنجاري يا به قولي ناروايتگري است. فيلم اثر متفاوتي است که بيننده را با سوء تفاهمي دائمي مواجه ميکند و زمان آن به اختلالي دچار است که ميتوان آن را نتيجة چندپارگي روايي دانست. از سويي ديگر، فيلم زندگي عاطفي –رواني شخصيت هاي خود را با جزييات به تصوير ميکشد. رنجها و خوشيها و سرنوشت آنها به هم گره ميخورد و هويتها در هم ميآميزد. (براي مثال هويت ريورز و همسر کريستينا يکي ميشود).
استوارت هال [1] در مقالهی رمزگذاری/رمزگشایی-که مربوط است به بررسی نقش مخاطبان در تولید معنا-بر این باور است که تصاویر را نخست تولیدکنندهی تصویر رمزگذاری میکند و سپس بینندهی همان تصویر آنها را رمزگشایی میکند. در این فرآیند انتقال معنا تنها زمانی هم صورت میگیرد که رمزگذاران و رمزگشایان در چارچوب حیات فرهنگی خود از نظام نشانه و نمادهای هماهنگی بهره بگیرند.