در مراسم اهدای جوایز انجمن کارگردانهای آمریکا ۲۰۲۰، سام مندس به عنوان برترین کارگردان سال انتخاب شد.
به گزارش بخش سینمایی آکادمی هنر به نقل از ورایتی، هفتاد و دومین دوره جوایز سالانه انجمن کارگردانهای آمریکا (DGA) دقایقی پیش به کار خود خاتمه دارد و برترین کارگردانهای سال را معرفی کرد.
اولین بار که رُما را دیدم، حس بدی داشتم: بله، غالب منتقدان در ستایش آن به مانند یک کلاسیک موقت حق دارند، اما من نمیتوانستم از این ایده خلاص شوم که این درکِ غالب توسط یک اشتباه وحشتناک، بدتعبیر و نادرست تقویت میگردد. به واقع فیلم کوآرون برای یک سری استدلالهای سهوی و اشتباه است که ستایش میشود.
رما ستایشنامهایست از کلئو؛ زنی از محله کولونیای رم در مکزیکوسیتی که در خانهی یک خانوادهی منتسب به طبقهی متوسط متشکل از سوفیا، همسر او آنتونیو، ترزا؛ مادر سوفیا و یک خدمتکار دیگر به نام آدلا کار میکند. داستان فیلم در سال ۱۹۷۰ اتفاق میافتد، سال اعتراضات دانشجویی بزرگ و ناآرامیهای اجتماعی. همانطور که کوآرون در «و مادرت را هم همینطور»، فاصلهی بین دو سطح را حفظ میکند، در اینجا نیز مشکلات خانوادگی (آنتونیو که خانواده را برای زندگی با زنی دیگر ترک میکند)، و تمرکز بر روی تشکیل یک خانوادهی صمیمی، باعث میگردد که حضور ظالمانهی مبارزات اجتماعی به منزلهی یک پسزمینه در همه جا ملموس باشد. همانطور که فردریک جیمسون مینویسد تاریخ نمیتواند به طور مستقیم به تصویر کشیده شود، بلکه آن صرفاً به منزلهی یک پسزمینهی فَرّار که نشانههای آن بر روی رخدادهایی کماهمیت فرافکنده میشوند، ردیابی میگردد.
بنابراین آیا رما واقعاً گرامیداشتِ فداکاری، نیکی و فارغ از خود شدنِ کلئو برای خانواده نیست؟ آیا او میتواند به منزلهی ابژهی عشق نهایی یک خانوادهی طبقه متوسطِ فاسد که او را از نظر فیزیکی و احساسی مورد استثمار قرار میدهد، پذیرفته شود؟ شالودهی فیلم پر از نشانههای ظریفیست که نشان میدهد تصویر نیکی و خوبی کلئو خود یک تله است، زیرا که هدف نقدی ضمنیست که فداکاری او را به منزلهی نتیجهی کوری ایدئولوژیکاش تقبیح میکند. در اینجا دقیقاً به یاد نمیآورم که اعضای خانواده در فیلم چگونه با کلئو رفتار میکنند، اما اغلب اوقات چنین وضعیتی بر فضای خانه حاکم است: آنها بلافاصله پس از اظهار عشق به او و تائیدش به عنوان یکی مثل خودشان، به طور ناگهانی از او میخواهند که کارهای خانه یا کارهای شخصی آنها را انجام دهد. برای مثال، چیزی که مرا شگفتزده کرد، نمایش خشونت بیتفاوت سوفیا در تلاش مستانهاش برای پارک کردن فورد گالکسیِ خانواده در یک پارکینگ باریک بود: اینکه او چگونه به طور مکرر دیوار گچی پارکینگ را خراش میدهد و بر روی زمین میریزد. اگر چه این وحشیگری و بیرحمی میتواند با ناامیدی ذهنی او مبنی بر رها شدن توسط همسر خیانتپیشهاش، توجیه شود، اما این ایده نیز قابل تامل است که او با توجه به موقعیت برتر خود در مقایسه با خدمتکاران، میتواند چنین کاری بکند زیرا که در نهایت این خدمتکاران هستند که دیوار را تعمیر خواهند کرد.
اما اولین مخمصهی حقیقی کلئو با تمام سبعیتاش در بیمارستان ظاهر میشود؛ آنجا که او یک نوزاد نارس و در اصل مُرده به دنیا میآورد و پزشکان پس از چندین تلاش نافرجام برای احیای نوزاد، صرفاً برای چند لحظه بدنِ بیجان او را در اختیار کلئو قرار میدهند. بسیاری از منتقدان پس از تماشای این لحظه از فیلم که به عبارتی تروماتیکترین لحظهی آن نیز هست، ابهام آن را از دست دادند: به واقع همانطور که در ادامهی فیلم درمییابیم آنچه کلئو را میآزارد این است که او نوزاد را نمیخواهد، بنابراین یک جسد مرده در دستاناش میتواند خبر خوشایندی برای او باشد.
در پایان فیلم، سوفیا خانوادهی خود را برای گذراندن تعطیلات به سواحل توکسان میبرد در حالیکه کلئو نیز برای کمک به او، او را همراهی میکند. به واقع، آنها در این سفر نیز از کلئو به عنوان خدمتکار استفاده میکنند، او که پس از به دنیا آوردن نوزادی مُرده اکنون آسیبپذیرتر از گذشته است. سوفیا سر میز شام به بچهها میگوید که او و پدرشان از هم جدا شدهاند و این سفر فرصت مناسبیست که پدرشان در غیاب آنها بتواند وسایلاش را از خانه جمعآوری و خارج کند. در ساحل، دو پسر خانواده، در آستانهی غرق شدن و مرگ قرار میگیرند تا اینکه کلئو به دریا میزند و آنها را از غرق شدن نجات میدهد. اگرچه او خود نمیداند چگونه باید شنا کند. در اینجا، آن هنگام که سوفیا و بچههایش عشق، فداکاری و از خودگذشتگی کلئو نسبت به خودشان را تائید میکنند، احساس گناه شدیدی به او [کلئو] دست میدهد و آشکار میشود که او نوزادش را نمیخواسته است. سپس آنها به خانه بازمی گردند و با قفسههای کتاب خالی و اتاقهایی جدید روبرو میشوند. اندکی بعد کلئو در حال شستن ظرف به آدلا میگوید که حرفهای زیادی برای گفتن به او دارد. بعد از اینکه کلئو دو پسر سوفیا را از غرق شدن نجات میدهد، همهی آنها (سوفیا، دو پسر و کلئو) در ساحل همدیگر را در آغوش میکشند-یک اتحاد دروغین که اگر واقعیت داشته باشد، این نکته را تایید میکند که کلئو در تله افتاده و فریب خورده است … آیا من دارم خواب میبینم؟ آیا این خوانش من از فیلم بیش از اندازه دیوانهوار نیست؟
اما من فکر میکنم که کوآرون در فیلم اشارهای زیرکانه به این موضوع میکند. دقت کنید. کل صحنهی نجات پسربچهها با یک برداشت بلند و یک دوربین متحرک فیلمبرداری شده است، که عملاً بر روی کلئو متمرکز است. هنگامی که شخصی این صحنه را تماشا میکند، نمیتواند حتی اگر بخواهد نیز متوجه یک ناهماهنگی عجیب بین فرم و محتوا نشود: به واقع در این صحنه در حالیکه محتوا یک ژست ترحمبرانگیز از کلئو است که به تازگی نوزاد خود را از دست داده و اکنون زندگی خود را برای نجات پسربچهها به خطر انداخته است، فرم به طور کامل این شالودهی دراماتیک را نادیده میگیرد. زیرا که اساساً هیچ مبادلهی شاتی مابین کلئو و پسربچهها وجود ندارد، و البته هیچ تنش مهیجی مابین مخمصهای که پسربچهها در آن قرار دادند و تلاش کلئو برای نجات آنها، و همینطور نمای نقطهی دیدی که از سوی کلئو آنچه که اتفاق میافتد را نشان بدهد. این اینرسی عجیب و غریب دوربین و امتناعاش از درگیر شدن در این ماجرا، به طرزی ملموس رقتانگیزی نقشِ یک بندهی وفادار را نشان میدهد که هر آن برای نجات جان ارباباناش حاضر به خودکشیست. همچنین تاکید دیگری بر رستگاری در لحظات پایانی فیلم وجود دارد، آنجا که کلئو به آدلا میگوید که حرفهای بسیاری برای گفتن به او دارد. شاید، این بدین معناست که کلئو در نهایت آماده میشود تا از تلهی "نیکی، خوبی و مروتِ" خود بیرون آید و دریابد که فداکاری و ازخودگذشتگی او برای این خانواده شکلی از بندگی اوست. به عبارت دیگر، برکنار ماندن کلی کلئو از پیامدها و بستگیهای سیاسی، و اهتمام او به خدمتی فداکارانه، شکلی از هویت ایدئولوژیکی او و شیوهی زندگیاش است. شاید همان حرفهای ناگفته و انبوه برای آدلا اولین مرحله از آگاهی طبقاتیِ کلئو است، اولین مرحله از مسیر پیوستن او به معترضانی که در کف خیابان حضور دارند. به واقع چهرهی جدید کلئو اینگونه است که شکل میگیرد، بسیار سردتر و بیرحمانهتر از قبل - فیگوری که با از هم گسیختنِ زنجیرهای ایدئولوژیک مهیای مبارزه کردن میشود.
اما شاید هم اینگونه نباشد. زیرا که در نهایت خلاصی از زنجیرهایی که احساس خوبی به ما نمیدهند اما به ما میقبولانند که در حال انجام کار درست هستیم، بسیار دشوار است. همانطوری که تی. اس الیوت در جنایت در کاتدرال مینویسد، بزرگترین گناه این است که کار درست را به دلایلی غلط انجام بدهی.
در حالی که کوئنتین تارانتینو با جدیدترین فیلمش «روزی روزگاری در هالیوود» نامزدی ۱۰ جایزه اسکار را کسب کرده اما همچنان بر بازنشستگی پافشاری میکند.
به گزارش بخش سینمایی آکادمی هنر به نقل از ایندی وایر، کوئنتین تارانتینو که تابستان درباره این صحبت کرده بود که تنها ۱۰ فیلم سینمایی خواهد ساخت و به این ترتیب فقط امکان ساخته شدن یک فیلم سینمایی دیگر توسط او وجود دارد، اکنون درباره دلایل این امر بیشتر توضیح داده است.
درهای «کاخ مرمر» را قرار است بعد از ۴۱ سال بار دیگر به روی مردم باز میشود.
به گزارش بخش تجسمی آکادمی هنر، بنایی تاریخی که در طول سالهای گذشته، کاربریهای مختلفی را به چشم دید و در این میان کمتر از دو سال طعم موزه شدن را چشید؛ بنایی تاریخی که درخواستهای زیادی در طول سالهای گذشته برای موزه شدنش مطرح میشد، بالاخره به روی مردم بازگشایی میشود.
جوایز انجمن بازیگران آمریکا 2020 در بخش سینمایی مشابه جوایز گلدن گلوب اهدا شد.
به گزارش بخش سینمایی آکادمی هنر به نقل از اواردز دیلی، همه بازیگران فیلمهای سینمایی که در گلدن گلوب 2020 گوی بلورین را دریافت کرده بودند در بیست و ششمین دوره جوایز انجمن بازیگران آمریکا هم حایز دریافت جایزه شدند.
یوجینو باربا و رومئو کاستلوچی دو چهره سرشناس تئاتر ایتالیایی از حضور در جشنواره تئاتر فجر انصراف دادند و همزمان ستاد برگزاری این جشنواره نیز اعلام کرد که برگزاری کارگاهها و اجراهای یوجینو باربا و رومئو کاستلوچی به خواست خودشان و کمپانیشان لغو شده است.
ادامه مطلب نامه یوجین باربا در انصراف از سی و هشتمین جشنواره تئاتر فجر
امیلیا کلارک بازیگر مجموعه تلویزیونی «بازی تاج و تخت» با حضور در نمایش «مرغ دریایی» اثر چخوف به صحنه تئاتر بازمی گردد.
به گزارش بخش تئاتر آکادمی هنر به نقل از هالیوود ریپورتر، امیلیا کلارک بازیگر شخصیت دنریس تارگرین ملقب به مادر اژدها در مجموعه تلویزیونی «بازی تاج و تخت»، قصد دارد تجربه حضور خود در عرصه تئاتر را ادامه دهد. این بازیگر قرار است با اقتباسی جدید از نمایشنامه «مرغ دریایی» آنتون چخوف در وست اند لندن روی صحنه برود.
دوازدهمین حراج تهران که به عرضه و فروش آثار هنر معاصر ایران اختصاص دارد، در حالی به کار خود پایان داد که مجموع فروش آن ۳۱ میلیارد و ۷۱۷ میلیون تومان اعلام شد و گرانترین اثر فروختهشده نیز متعلق به حسین زندهرودی با قیمت ۳ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان بود
به گزارش بخش تجسمی آکادمی هنر، عصر روز جمعه ۲۷ دی ماه حراج تهران 1398 در هتل پارسیان آزادی برگزار شد و اجرای این مراسم را حسین پاکدل و رضا کیانیان مشترکا بر عهده داشتند.
اثری از حسین زندهرودی با عنوان «قوس آبی نیلگون» به عنوان گرانترین اثر این دوره از حراج تهران که پیشتر در حراج ساتبیز پاریس (۲۰۱۹) ارائه شده بود، با قیمت کمینه و بیشینه ۳ تا ۴ میلیارد ارائه شد که در نهایت با قیمت ۳ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان چکش خورد. همچنین از دیگر نکات جالب توجه حراج امشب، فروش اثر حسن روح الامین بود که به قیمت ۲۸۰ میلیون تومان و حدود ۴ برابر قیمت بیشینه در نظر گرفتهشده (۶۰ میلیون تومان) چکش خورد.
همچنین در این حراجی ۳ اثر از خسرو حسنزاده، فرامرز پیلارام و منصوره حسینی به فروش نرسیدند. ۱۹ اثر نیز به قیمت کمینه، فروخته شدند.
فهرست و اطلاعات کامل آثار فروخته شده در این حراجی بر اساس بهای فروش در جدول زیر قابل مشاهده است:
بهای فروش (تومان) |
قیمت پایه |
نام اثر |
نام هنرمند |
ردیف |
3.200.000.000 |
3 میلیارد |
قوس آبی نیلگون |
حسین زنده رودی |
1 |
1.900.000.000 |
1.5 میلیار |
طبیعت بیجان |
منوچهر یکتایی |
2 |
1.600.000.000 |
1.5 میلیارد |
خوابم یا بیدارم |
فرهاد مشیری |
3 |
1.100.000.000 |
700 میلیون |
- |
ژازه تباتبایی |
4 |
1.100.000.000 |
800 میلیون |
توپ آیینهای |
منیر فرمانفرمائیان |
5 |
1.000.000.000 |
1 میلیارد |
- |
فرامرز پیلارام |
6 |
1.000.000.000 |
1 میلیارد |
هیچ روی صندلی |
پرویز تناولی |
7 |
850.000.000 |
500 میلیون |
«وجد براق» از مجموعه معراج |
شهریار احمدی |
8 |
850.000.000 |
700 میلیون |
تابستان، زمستان |
آیدین آغداشلو |
9 |
850.000.000 |
800 میلیون |
دگردیسی |
امیر مسعود اخوان جم |
10 |
800.000.000 |
800 میلیون |
ترکیب بندی |
منصور قنبری |
|
750.000.000 |
400 میلیون |
زنده آگاه |
پوریا آریانپور |
|
700.000.000 |
700 میلیون |
هجرت اناری |
رضا درخشانی |
|
700.000.000 |
700 میلیون |
چهارفصل |
مارکو گریگوریان |
|
650.000.000 |
600 میلیون |
- |
نصرالله افجهای |
|
500.000.000 |
500 میلیون |
- |
بهروز دارش |
|
460.000.000 |
300 میلیون |
محراب |
واحد خاکدان |
|
460.000.000 |
400 میلیون |
- |
پرویز کلانتری |
|
440.000.000 |
250 میلیون |
- |
فریده لاشایی |
|
440.000.000 |
400 میلیون |
- |
الهام فلاحی |
20 |
420.000.000 |
300 میلیون |
- |
رکنی حائریزاده |
|
420.000.000 |
400 میلیون |
از مجموعه سفیدبرفی |
عباس کیارستمی |
|
420.000.000 |
400 میلیون |
- |
محمد زندهرودی |
|
420.000.000 |
400 میلیون |
دلداده |
صادق تبریزی |
|
400.000.000 |
400 میلیون |
- |
پروانه اعتمادی |
|
380.000.000 |
300 میلیون |
|
|
|
340.000.000 |
250 میلیون |
- |
قاسم حاجیزاده |
|
300.000.000 |
120 میلیون |
بسم ... |
محمد زندهرودی |
|
300.000.000 |
300 میلیون |
- |
عباس کیارستمی |
|
300.000.000 |
300 میلیون |
- |
ژازه تباتبایی |
30 |
280.000.000 |
40 میلیون |
از مجموعه عصیان |
حسن روحالامین |
|
280.000.000 |
120 میلیون |
ما میرقصیدیم ۷ |
مهرداد محبعلی |
|
280.000.000 |
200 میلیون |
از مجموعه تبخیر (چهره) |
بیژن بصیری |
|
280.000.000 |
250 میلیون |
گوهر مستی |
حسین زنده رودی |
|
280.000.000 |
250 میلیون |
طبیعت بیجان با کله گوسفند |
منصور قندریز |
|
240.000.000 |
60 میلیون |
جنگ (رخش و همای) |
الهام فلاحی |
|
240.000.000 |
200 میلیون |
از مجموعه سقاخانه |
پرویز کلانتری |
|
220.000.000 |
120 میلیون |
- |
نصرتالله مسلمیان |
|
220.000.000 |
200 میلیون |
سواران را چه شد |
ناصر اویسی |
|
200.000.000 |
120 میلیون |
- |
پروانه اعتمادی |
40 |
200.000.000 |
200 میلیون |
- |
منوچهر نیازی |
|
180.000.000 |
100 میلیون |
عشق |
عینالدین صادقزاده |
|
180.000.000 |
150 میلیون |
از مجموعه فرش ایرانی |
سمیرا علیخانزاده |
|
170.000.000 |
80 میلیون |
"الهه قرون" و از مجموعه سلاطین |
کوروش گلکاری |
|
150.000.000 |
60 میلیون |
- |
حسین خسروجردی |
|
150.000.000 |
80 میلیون |
سیاهچاله |
فرشید ملکی |
|
150.000.000 |
80 میلیون |
نام اعظم |
علیرضا آستانه |
|
150.000.000 |
80 میلیون |
پرتره سهراب سپهری |
فرشید مثقالی |
|
150.000.000 |
100 میلیون |
از مجموعه آفرینش |
شهلا حبیبی |
|
150.000.000 |
100 میلیون |
از مجموعه عکاسخانه آقای ادیب |
داوود زندیان |
50 |
150.000.000 |
150 میلیون |
- |
هانیبال الخلاص |
|
150.000.000 |
150 میلیون |
آرامش و زندگی در طبیعت پاک |
حسین محجوبی |
|
150.000.000 |
150 میلیون |
- |
توکل اسماعیلی |
|
150.000.000 |
150 میلیون |
شیخ ابوسعید ابوالخیر |
هوشنگ پزشک نیا |
|
140.000.000 |
150 میلیون |
کوهستان مهآلود |
شهرام کریمی |
|
130.000.000 |
50 میلیون |
- |
محمد بزرگی |
|
120.000.000 |
120 میلیون |
- |
یعقوب امدادیان |
|
110.000.000 |
50 میلیون |
دوباره جنگ هرگز |
رضوان صادقزاده |
|
110.000.000 |
80 میلیون |
- |
بیتا فیاضی |
|
100.000.000 |
40 میلیون |
سیاوش در گذرگاه |
نیلوفر قادرینژاد |
60 |
100.000.000 |
40 میلیون |
با کتاب ۵ |
مسعود سعدالدین |
|
100.000.000 |
50 میلیون |
- |
بهمن بروجنی |
|
100.000.000 |
60 میلیون |
سلطان |
تاها بهبهانی |
|
100.000.000 |
60 میلیون |
- |
بهداد لاهوتی |
|
95.000.000 |
60 میلیون |
- |
مجتبی رمزی |
|
95.000.000 |
80 میلیون |
از مجموعه آب |
پرییوش گنجی |
|
90.000.000 |
40 میلیون |
- |
بابک رشوند |
|
80.000.000 |
30 میلیون |
از مجموعه شکارگاه |
میترا کاویان |
|
80.000.000 |
50 میلیون |
- |
ایرج اسکندری |
|
80.000.000 |
80 میلیون |
- |
بیتا وکیلی |
70 |
80.000.000 |
80 میلیون |
- |
مهدی حسینی |
|
75.000.000 |
60 میلیون |
"نبرد فریدون و ضحاک" از مجموعه اسطورههای خاموش |
علی ندایی |
|
70.000.000 |
50 میلیون |
- |
طلیعه کامران |
|
70.000.000 |
50 میلیون |
گمرک خرمشهر |
سعید صادقی |
|
70.000.000 |
60 میلیون |
بیانات |
محمود بخشی |
|
65.000.000 |
25 میلیون |
- |
حسین شاهطاهری |
|
65.000.000 |
30 میلیون |
گذار |
کریم نصر |
|
65.000.000 |
40 میلیون |
- |
فاطمه امدادیان |
|
65.000.000 |
40 میلیون |
«آتاراکسی» از مجموعه نبض بیجان |
محمدرضا یزدی |
|
65.000.000 |
50 میلیون |
- |
سیاوش مظلومیپور |
80 |
65.000.000 |
60 میلیون |
دیگر مپرس از من نشان کز دل نشانم میرود |
رضا کیانیان |
|
60.000.000 |
25 میلیون |
- |
کوروش قاضیمراد |
|
60.000.000 |
25 میلیون |
از مجموعه طبیعت مینیمال |
آرمان یعقوبپور |
|
60.000.000 |
25 میلیون |
- |
احمد وکیلی |
|
60.000.000 |
30 میلیون |
- |
حبیب الله صادقی |
|
60.000.000 |
30 میلیون |
تعادل |
نزار موسوینیا |
|
60.000.000 |
40 میلیون |
غسل بتان یک چشم |
یحیی گمار |
|
60.000.000 |
60 میلیون |
آخرین وسوسه |
مهدی کرمپور |
|
55.000.000 |
30 میلیون |
ارزش فرهنگی |
ناصر پلنگی |
|
55.000.000 |
30 میلیون |
- |
امیرصادق طهرانی |
90 |
55.000.000 |
40 میلیون |
- |
ظاهر پورحیدری |
|
55.000.000 |
50 میلیون |
شادی کنار جاجرود |
رضا بانگیز |
|
55.000.000 |
50 میلیون |
از مجموعه بیا تا گل برافشانیم |
همایون سلیمی |
|
55.000.000 |
50 میلیون |
از مجموعه ستونها |
مهدی صحابی |
|
50.000.000 |
25 میلیون |
از مجموعه درهمتنیدگی |
کتایون مقدم |
|
50.000.000 |
50 میلیون |
هشت الویس |
محمود |
|
48.000.000 |
20 میلیون |
از مجموعه زندگی مقوایی |
مسعود کشمیری |
|
48.000.000 |
30 میلیون |
از مجموعه عجیبتر از بهشت |
محمد طباطبایی |
|
48.000.000 |
40 میلیون |
پ.چ.ر_ ۳۸ |
سرژ آواکیان |
|
44.000.000 |
20 میلیون |
هنوز خواب تو را میبینم |
کیوان عسگری |
100 |
42.000.000 |
30 میلیون |
سایه |
اکبر میخک |
|
40.000.000 |
30 میلیون |
- |
حمیدرضا اندرز |
|
38.000.000 |
30 میلیون |
یاران فکه |
جاسم غضبان پور |
|
38.000.000 |
30 میلیون |
- |
امیر موبد |
|
38.000.000 |
30 میلیون |
گفتوگو هزار ساله |
کاظم چلیپا |
|
38.000.000 |
30 میلیون |
- |
عباس اسبقی |
|
36.000.000 |
10 میلیون |
پرشور |
ساناز البرز |
|
36.000.000 |
12 میلیون |
از مجموعه زمین |
جواد علیمحمدی اردکانی |
|
36.000.000 |
30 میلیون |
- |
مرتضی گودرزی |
110 |
32.000.000 |
10 میلیون |
آهنگ خیال |
تارا بهبهانی |
|
32.000.000 |
25 میلیون |
فصل رنگها |
ناصر آراسته |
|
30.000.000 |
25 میلیون |
خیابان خیسشده از باران |
خسرو خسروی |
|
30.000.000 |
30 میلیون |
- |
مکرمه قنبری |
|
28.000.000 |
20 میلیون |
- |
ایرج شایستهپور |
|