کتابهایی که خوانده نشدهاند / نگاهی برحجم نقاشیهاي رحيم مولائيان
- توضیحات
- نوشته شده توسط فرانک فریدونی
- دسته: یادداشت نقاشی
- منتشر شده در 1390-10-27 01:44
مولائیان در کارهایش نمیزید، بلکه این نقاشیهایش هستند که در او زیست میکنند. چه بسیار کتابها و افسانههای خوانده نشده که همچون سیلی از خاطرات ناشناخته به درون لایههای کارهایش روان شدهاند.
در این آثار داستانهای زیادی در ترکیب عناصر با فضا و آدمهایی که ظاهرا ارتباطی با هم ندارند قابل خوانش است، یعنی نقاشیهای مولائیان حکایت یک داستان نیست، هر چند که خود براین عقیده است که زندگی معاصرش را تصویر کرده اما خواسته یا ناخواسته چند وجهی بودن این تصاویر و قابلیت تاویل پذیری آنها خصوصیتی بارز برای این آثار به شمار میآید.
به لحاظ سبکشناسی، فضا و اتمسفر نقاشیها رنگ و بویی از سبکهای کهن اروپای شرقی را زنده میکنند اما آنچه که فاصلهی جغرافیایی و ایدیولوژیک این نوع سبک را با مخاطب ایرانی کوتاه میسازد این است که تلفیق این نوع فیگورهای موقر با رداهای بلندی بر تن و طرز احترامآمیز ایستادنشان با ظرافتی ذرهبینی به ناخودآگاه و پیشینه فولکلور ایرانی پیوند خورده است. از همین دست تلویحات ظریف میتوان به تاجهای سپید و گاه رنگینی اشاره کرد که در بیشتر تصاویر بر روی سر فیگورها و یا موجوداتی آدم نما کشیده شدهاند؛ تاج دربسیاری از فرهنگها نماد قدرت و مقام ارشد می باشد و از جمله در قدیمیترین تمدنها مانند بینالنهرین و ایران نشانه ی قدرت آسمانی بوده است. همچنین تاجی از خار که منکران به هنگام مصلوب کردن مسیح (ع) بر سر وی نهادند تا او را مورد آزار و درد قرار دهند. تاجهای زنان و مردان در آثار مولائیان درعین اشارهی ضمنی به تمام این پیشینهها نه در پی قدرتنمایی زمینی هستند، نه از نیروی آسمانی نشانی دارند و نه به مانند تاج خار مسیح رنج آور و درد آلودند. این تاجها یک خصوصیت نامرئی دارند، تمام آدمها و موجودات تاجدار در این تصاویر از معصومیتی فرشته گونه برخوردارند. تاج در عین شیءوارگی به یک موقعیت مجازی چون هالهی قدیسین مبدل میشود، حالتی بینابین، که نه صد در صد زمینی است و نه کاملا آسمانی. این حالت باعت انتقال یک حس نا محسوس اما قوی میشود، انگار این آدمهای تاجدار با این حالت معلق زمینی آسمانی کسانی هستند که برای هدایت و پراکندن خوبی آمدهاند درعین حالیکه خود نیز بی نیازازلطف نمیباشند. شاید این یکی از وجوهی باشد که میتواند شاهدی بر معاصر بودن این آثار گرفت.
اتفاقها مابین فرمهای شکسته شده بومهای دست ساز رخ میدهد. جاییکه محل رویارویی با کثرت بی پرده ی تنوع فرمها و بافتها ست. کثرتی که نه تنها حاصل شکستگیها در لبههای بر آمده و فرو رفته و گاه تهی شدهی بومهاست بلکه نشستن رنگهای شفاف و پرمایه و همجنس بودن بافتهای بدست آمده از چیدمان برشهای پارچهای با ساختار فرمی مضامین، کانسپتی پرشور را به مخاطبش عرضه میکند.
هنرمند در این آثار گاه بازیهای جالبی با سایههایی که از پشت حجمکهای چوبین بر روی زمینهی آثارش نمایان شده ایجاد کرده، استفاده از نور و سایه ی حقیقی برای بدست آوردن یک امپرسیون رنگی و ایجاد زیر سایههایی که گاه حاصل خطای چشم است.هنر مولائیان یک صفحهی تخت دوبعدی نیست بلکه تمام ابزار دو بعدی و سه بعدی و حتی مجازی که برای طرح یک اثر دوبعدی میتوانسته در اختیار داشته باشد را به کار گرفته است.
آدمکهای بالدارچوبین بر بالا و گوشههایی خارج از زمینه حکم فرشتگان نگهبانی را دارند برای آدمهایی که اغلب با چشمان بسته در انتظار بیدار شدنی بیپایان هستند. انگار این زنان و مردان با پلکهای بر هم آمده سالها منتظر بوده اند تا دستی آنها را از لایهای پنهان بیرون کشیده تا قصه کهنهشان برای همگان قابل باز خوانی باشد.
رنگهای قرمز و نارنجی با آن بیتابی که انگار هر لحظه آهنگ پراکنده شدن به بیرون قاب تابلو را دارند خود گواهی هستند بر جغرافیای مسکونی هنرمندی که از سرزمین سبز وآبی و مه آلود مازندران بر آمده و این تضاد را با کشیدن ورنی براق برروی برخی آثارش دو چندان ساخته است. شفافیتی که بیننده را به یاد نقاشیهای لاکی اواخر دورهی قاجار میاندازد.
درخوانش عناصر تصویری مولائیان وتجزیه و تحلیل رفتاری او در نقاشی و روريارويي با سيلي از اتفاقات تصويري بيبديل به جرات ميتوان گفت آثار وي از خلاقيتي بي واسطه و صريح برخوردار است، از اين روي كه وي بيهيچ ابايي سراغ تجربياتي رفته كه در ميان هنرمندان تجسمي اين مرز و بوم كمتر كسي را ميتوان يافت كه برخوردي اين چنين ظريف و در عين حال بيمحابا با موضوع و پردازش تصويري آن به لحاظ سبكي داشته باشد. اگر صادقانه به این اصل اعتقاد داشته باشیم که بنیان هنر بر پایهی خلاقیت است دريافت پيامهاي عيا ن و پنهان اين تصاوير دو چندان سهلتر و گوارا تر خواهد بود. و سر انجام از مضمونی که دريكي از آثارايشان دریافت کردم مطلبم را چنین به پایان میرسانم؛ کار نیکو کردن، از پر کردن است.
نمایشگاه نقاشی های رحیم مولاییان از 23 تا 29 دی 1390 در گالری سیحون برپا می باشد.
دیدگاهها