گزارش اختصاصی آکادمی هنر از مراسم اختتامیه شصت و چهارمین جشنواره فیلم کن
- توضیحات
- نوشته شده توسط تحریریه آکادمی هنر
- دسته: گزارش و یادداشتهای روزانه از کن
- منتشر شده در 1390-03-02 16:01
مجید رحیمی جعفری
شب گذشته آیین اختتامیه شصت و چهارمین جشنواره بین المللی فیلم کن برگزار شد. در طول این جشنواره معتبر تمامی سعیمان را کردیم تا مخاطبین خود را از تمامی اطلاعات این جشنواره باخبر کنیم. از اخبار، گالری تصاویر و نشستها گرفته تا یادداشتهای مختلف در مورد این جشنواره را اماده کردیم و کار ما هنوز با این جشنواره پایان نپذیرفته است زیرا یادداشتهایی از فیلمهای مهم این جشنواره و واکاوی اخراج فون تریر را برایتان در ادامه راه خواهیم داشت. اما برسیم به اختتامیه یکی از مهمترین فستیوالهای جهان که بسیار ساده و موجز برگزار شد.
در طول برنامه به این فکر بودم در جشنواره فیلم فجر که اختتامیه آن برنامههای بیشتری دارد همیشه کسل میشویم پس اینها –فارغ از نظم و انضباط- چه کار میکنند که این زمان را بدون چشم برهم زدنی به نظاره مینشینیم و از آن لذت میبریم. اختتامیه شب گذشته هیچ برنامه جانبی نداشت، هیچ اجرای موسیقی و پخش کلیپی نداشت و یک راست پشت هم برندگان جوایز را معرفی کردند هر کدام بر روی سن حاضر شده و حرفهایی در مورد جشنواره زدند و زمان اختتامیه 50 دقیقه هم نشد. پس علل لذت بردن حاضران و خود ما چیست؟
در اواخر برنامه به این امر مدتی فکر کردم و یکی از عللی که به ذهنم رسید خوب کوتاهی زمان برنامه بود که در یک ساعت و تماشای بزرگان سینما نمیتواند برایمان کسل کننده باشد و دومین مسئله رضایت از آن جشنواره بود. زمانی که شما یازده روز از فیلمها، حضور ستارهها و برگزاری جشنواره رضایت دارید با یک شوق به تماشای اختتامیه میروید تا از برندگان آن هر چند که حدس آنها سخت نبود باخبر شوید. اگر مورد دیگری را شما میتوانید اضافه کنید دوست دارم بدانم؟
مجری برنامه ملانی لاورنت بدون هیچ وقفهای بر روی سن حاضر شد و پس از خوشآمد گویی به حاضران سراغ بخش فیلمهای کوتاه رفت که خودش سیزده چهارده دقیقهای به طول انجامید و در نهایت پس از این زمان، نوبت به اصل اختتامیه و فراخواندن رابرت دنیرو رسید. دنیرو هم دیگر اعضای هیئت داوران را صدا زد تا در جایگاهشان که در اختتامیه همیشه گوشه سمت چپ سن ثابت بوده؛ بنشینند. دنیرو که به فرانسه دست و پا شکسته صحبت میکرد از ملانی لاورنت کلمات را قرض میگرفت که لحن بامزهای به صحبتهایش داده بود. پس نشستن دنیرو بر جایگاه خود کارا کاسترویانی برای اهدای تقدیرنامه فیلم مورد نظر هیئت داوران دعوت شد.
کارا کاسترویانی پس از سخنانی در مورد این دوره از جشنواره از ریاست هیئت داوران که طبق رسم کن بهترینها را او معرفی میکند خواست تا نام فیلم مورد نظر را قرائت کند. دنیرو برنده تقدیرنامه هیئت داوران را به مایون لو بسکو برای فیلم لطیف Polisse معرفی کرد و لو بسکو بازیگر و کارگردان فرانسوی از فرط هیجان کل مسیر را دوید و بدون توجه به دیگران به سمت هیئت داوران رفت و با همه دست داد و از آنها به طور ویژه تشکر کرد. او سپس نزد کاسترویانی رفت و تقدیرنامه را گرفت و در حالی که از دویدن بر روی سن نفس نفس میزد از نفر به نفر اعضای فیلمش تقدیر کرد و از انجا که ترسید نام برخیها را فراموش کند از همه آنها خواست روی سن بیایند و ده نفری روی سن آمدند و حضار آنها را تشویق کردند.
پس از فیلم لطیف نوبت به تقدیرنامه بهترین فیلمنامه رسید. لاورنت برای اهدای این تقدیرنامه از روزاریو داوسون بازیگر پورنوریکویی-آمریکایی دعوت به عمل آورد. جایزه بهترین فیلمنامه به ژوزف سدار کارگردان و نویسنده فیلم پانویس Footnote اهدا شد. از زمانی که رابرت دنیرو برای ریاست هیئت داوران انتخاب شد حدس میزدم به فیلمهای یهودی بها دهد پس آوردن دو فیلم پانویس و منبع زنان به بخش مسابقه یکی از کوچکترین کارها بود که اگر بخواهم اعمالی که در این دوره در حمایت از این نوع سینما انجام شده بحث به حاشیه کشیده خواهد شد. از زمان ورود سدار هم کاملا حدس میزدم جایزهای به او تعلق گیرد. از همه جالبتر اینکه دنیرو اسم او را یوسف و با لهجه عبری صدا زد تا نشان دهد به این زبان هم مسلط است. سدار که در جلسه حاضر نبود نامه تشکری را از تلآویو فرستاده و از زحمات این جشنواره تشکر کرد.
پس از اهدای تقدیرنامه بهترین فیلمنامه نوبت به اهدای نخل طلا به بهترین بازیگر زن و مرد رسید. ادگار رامیرز بازیگر ونزوئلایی که سال گذشته فیلم مهم کارلوس را در همین جشنواره داشت برای اهدای نخل طلای بهترین بازیگر زن فراخوانده شد که کریستین دانست بازیگر آمریکایی به خاطر بازی در نقش اصلی فیلم مالیخولیا Melancholia ساخته لارس فون تریر برگزیده معرفی شد. دانست در سخنانی کوتاه از برگزار کنندگان و هیئت داوران تشکر کرد و اصلا یادی از کارگردان فیلمش که از این جشنواره اخراج شد نکرد. مشخص است جو بسیار بدی علیه فون تریر به راه انداختهاند که دانست حتی یادی هم از کارگردان فیلمش نمیکند. برای معرفی بهترین بازیگر مرد هم کاترین دونور بازیگر پیشکسوت فرانسوی که سال گذشته فیلم موفق پوتیچ را در اکران داشت روی سن حاضر شد و بهترین بازیگر مرد، ژان دوژاردن هموطن فرانسویش را برای ایفای نقش در فیلم آرتیست Artist معرفی کرد.
یکی از نکات جالب توجه در مورد جوایز کن اهدای نخل طلا به بازیگران در مقابل اهدای یک کاغذ تقدیرنامه به بهترین کارگردان، بهترین فیلمنامه و بهترینهای هیئت داوران است. چنین توجهای به بازیگری در مقابل اهدای یک تقدیرنامه به کارگردان و فیلمنامهنویس حکایت از این شائبه دارد که کن برایش حضور ستارهها و توجه رسانهها و مردم سراسر جهان برایش از هر چیز دیگر مهمتر است. در ادامه نیکول گارسیا بازگیر و کارگردان فرانسوی تقدیرنامه بهترین کارگردانی را با کارگردان جوان آمریکایی نیکولاس ویندینگ رفن برای فیلم راندن Drive اهدا کرد. رفن که با همسرش و رایان گوسلینگ در اختتامیه حاضر شده بود پس از تشکر از مادرش از این دو نفر بیشترین تشکر را به عمل آورد.
در ادامه نوبت به اهدای تقدیرنامه ویژه هیئت داوران رسید که امیر کاستاریکا کارگردان صرب برای این بخش دعوت شد. کاستاریکا خود ریاست هیئت داوران بخش نوعی نگاه این جشنواره را برعهده داشت که در روز سوم این رقابت نشان لژیون را هم دریافت کرد. کاستاریکا اعلام کرد من با دو تقدیرنامه آمدم چون دو برگزیده در این بخش داریم که دنیرو این دو برگزیده را نوری بیلگه سیلان برای روزی روزگاری در آنتالیا و برادران داردین برای پسری با دوچرخه معرفی کرد. هر سه از اشخاص صاحب نام در این فستیوال محسوب میشوند که جوایزی را در طی سالها حضور در این رویداد به خانه بردهاند. شاید اغلب در انتظار جایزه گرفتن پسری با دوچرخه بودند ولی هیئت داوران دو جایزه برای این بخش در نظر گرفت.
در پایان این اختتامیه از جین فوندا بازیگر قدیمی و سرشناس آمریکایی برای اهدای نخل طلای بهترین فیلم بر روی سن حاضر شد و رابرت دنیرو بالاخره بدن خواندن از روی کاغذ سریعا اعلام کرد نخل طلای بهترین فیلم اهدا میشود به درخت زندگی The Tree of Life ساخته ترنس مالیک که این جایزه را دد ژرارد و بیل پولاد تهیه کنندگان فیلم دریافت کردند. شصت و چهارمین جشنواره بینالمللی فیلم کن در همین قسمت در 22 می 2011 به کار خود پایان داد و همانطور که میشد حدس زد جایزه به کارگردان کمکار امریکایی ترنس مالیک رسید. جوایز بین آمریکاییها و فرانسویها تقریبا تقسیم شد.
دیدگاهها
دوست خوبم ، در آغاز نوشته ات سوالی پرسیده بودی با این مضمون:
"پس اینها –فارغ از نظم و انضباط- چه کار میکنند که این زمان را بدون چشم برهم زدنی به نظاره مینشینیم و از آن لذت میبریم"؟
علت اساسی در همین نظم و انضباط است. در برنامه ریزی است که در علم مدیریت گفته شده : نداشتن برنامه ریزی ، یعنی راه رفتن در تاریکی ".
و دیگر اینکه شاید مصداق چنین ضرب المثلی باشد:
" ز تعارف کم کن و بر مبلغ افزا" و یا " کم گوی و گزیده گوی چون در / تا ز اندک تو جهان شود پر.
همه ی اینها باعث می شود که شما احساس خستگی نکنی.
سپاس از نوشته ی خوب و کوتاه و در خور تحسینت جناب رحیمی جعفری.
نعمت نعمتی - اهواز