اختصاصی

  • برندگان ونیز ۲۰۲۲ مشخص شدند، سهم پررنگ سینمای ایران در بخش های مختلف

    هفتاد و نهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز شنبه شب با اعلام برندگان و مراسم اختتامیه به کار خود پایان داد. این جشنواره در ونیز ایتالیا از ۳۱ اوت تا ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۲ برگزار شد. مستند همه زیبایی و خونریزی (All the beauty and the bloodshed) به کارگردانی لورا پویترس برنده شیر طلایی برای بهترین فیلم در هفتاد و نهمین دو...

هنر معاصر در بیم و امید

درآمدی بر چالشهای گفتمانی هنر معاصر ایران و همسایگانش

همسایگان ایران

«هنر معاصر» در منطقه پُرتنش ما همواره در وضعیت «بیم و امید» است؛ در کشاکش بین سنت و تجدد و هنوز با بهره‌برداری از مخزن‌های بصری سنتی خود چون میراث خوشنویسی، نگارگری و دیگر گونه‌های هنرهای صناعی سعی در بیانی جدید از آنچه بر سوژه‌هایش می‌گذرد دارد. تِری اسمیت1  نظریه‌پرداز مفاهیم معاصریت2  و هنر معتقد است اساساً معاصر بودن «موقعیتی پس یا ورای تاریخ، بودن همواره و در عین حال تنها در اکنون» است. این مفهوم در اساس به مثابۀ مفهومی تعریف ‌‌‌می‌شود که حساسیت‌های اکنون را به تسخیر در‌‌‌می‌آورد و در عین حال بر ضرورت شیوه‌های جدید دریافتِ اکنون و همچنین امر بی‌دوا‌‌‌م ‌و تغییر، صحه می‌گذارد. اما به هر حال، ناظر بر چگونگی درک، توضیح و بازنمایی معنای زندگی کردن در لحظه اکنون است.


ایران و همسایگانش هرکدام گفتمان‌های متمایزی از به روز شدن را برای هویت بصری معاصر خود برگزیده‌اند؛ ولی آنچه وجه مشترک آنها در «دنیای هنر» معاصر است، این حقیقت است که باید موضع خود را با جهانی شدن و تبعات آن روشن سازند. برخی از کشورهای همجوار ما (همچون کشورهای عربی حاشیۀ خلیج فارس) با اتخاذ رویکرد نهادی و جذب سرمایه‌های فرهنگی غرب، به روزترین رویدادها و نهادهای هنر معاصر جهان همچون موزه‌های مشهور و حراج‌های نام آشنا را در بستر معاصریت خود ادغام کرده‌اند. همسایگان شمالی ایران نیز کم و بیش وارد این فرآیند شده‌اند که بارزترین این تلاش‌ها شکل‌گیری مرکز فرهنگی «حِیدر علی‌اُف»3  با طراحی معمار شهیر «زاها حدید»4  در باکو است. این در حالی است که همچنان سایه سنگین گفتمان چپ شوروی سابق بر روی گفتمان فرهنگ و هنر معاصر راست‌گرای همسایگان شمال سایه انداخته و آن را دچار مشکلات پیچیده مفصل‌بندی جدید کرده است. از سوی دیگر، همسایگان شرقی (همچون افغانستان و پاکستان) همچنان گرایش به گفتمان هنری سنت‌های پیشین دارند و تمرکز خود را معطوف به ذخایر سنتی کرده و از پتانسیل‌های نگارگری بیشترین بهره‌برداری را کرده‌اند. هنر معاصر این خطۀ فرهنگ‌خیز، سرشار از موتیف‌های موجود در نگارگری است و تمایل هنرمندانش نیز به برجسته‌سازی عناصر بصری سنتی، در بستری معاصر است.


گرایش‌هایی از هنر معاصر در منطقۀ همجواری ما، بر بنیان اعتراض و تقابل شکل می‌گیرند. هنر خیابانی یا گرافیتی از این دست هنرهاست که با دستان خالی هنرمندانی با امید به تغییرات اجتماعی ‌شکل می‌گیرند. هنر در دست این هنرمندان ابزاری اعتراضی است به فضای سرمایه‌داری و به عنوان مثال در بحرین یکی از نمودهای اعتراضی این هنر خیابانی آثاری است که برضد مسابقات فرمول یک در این کشور شکل گرفته. این آثار در لایه‌های زیرین و عمیق خود اعتراضات جدی به حاکمیت و جهانی‌سازی فرهنگ بومی‌ای است که خواستار عدالت اجتماعی، اقتصادی و حتی مذهبی است. اعتراض و نقد بافت سازنده فرهنگ امروزین جوامع سنتی و مذهبی منطقه با مدیوم‌های هنر معاصر شدیداً مذهب محور است و شدیداً امیدوار به در مرکز قرار گرفتن مفاهیم مذهبی که به نظر می‌رسد به حاشیه می‌روند. بسیاری از مضامین آفریده شده در آثار هنری معاصر ایران و کشورهای همجوار خصوصاً کشورهای عربی، همچون عربستان که از طریق دریا با ما همسایه محسوب می‌شود؛ بر مشترکات دینی مسلمین متمرکز است. کعبه و چالش‌های گفتمانی آن شدیداً در آثار هنرمندان عربستان بازنمود می‌شود و تجربه چندوجهی بودن و یا بدیع بودن این آثار را شدیداً در خور توجه می‌سازند.


عدم قوام یافتن و نو پا بودن نیز از ویژگی‌های هنر معاصر منطقه ماست و برخی از بازیگران کوچک همسایه در حال برداشتن گام‌های بلند ولی روشن به سوی افق‌های مبهم هنر معاصر هستند. کشورهایی همچون کویت و عمان در حال خیزش در مفصل‌بندی هنر معاصر خود از مسیر مراکز و نهادهای کوچک همچون گالری‌ها و موزه‌های تخصصی هستند. هرچند این حرکت‌ها، کوچک و پراکنده‌اند، ولی به نظر می‌رسد بر اساس دورنمایی حساب شده و جهانی در حال شکل‌دهی به منطقه‌ای رقابتی در حوزۀ هنر معاصر هستند.


مسئله جنگ و تنش در منطقه، هنر معاصر برخی از همسایگان ایران را شدیداً تحت تأثیر قرار داده است و تبعات آن برای کشورهایی که درگیر جنگ میدانی درون گفتمانی هستند، بسیار شدید بوده است. هنر معاصر عراق نشانگر افت و خیزهای شدید در مواجهه با مدرنیسم و پُست مدرنیسم است. گاهی هنرمندان نوگرای عراقی میدان را در دست گرفته و گاهی جنگ، آنها را به جلای وطن سوق داده و هنرمند معاصر عراقی در غربت، روایت‌گر رنج‌های وطنش در لحظه‌های اکنون بوده است. ولی آنچه عراق را ویژه می‌سازد، حساسیت‌های شدید پرتنش تاریخی این مرز و بوم است. هنر معاصر افغانستان نیز بواسطۀ جنگ تکه‌تکه شده و تبدیل به خُرده جریان‌هایی جسته گریخته و تکه‌پاره در گوشه‌ کنار سرزمین «نیمروز»5  بزرگ شاهنامه گشته است. هنرمندان معاصر فراوانی نیز از این برزخ جنگ گریختند تا شاید بتوانند در بستر گفتمان‌های حامی غربی مضامینی که کشورشان با آنها درگیر بود را از پیش‌زمینه به پس‌زمینه آورده و برای جهانیان برجسته سازند؛ تا شاید راهکاری فرهنگی برای برون‌رفت افغانستان از ناآرامی و ایجاد فضایی پر از شور و شعر رنگ و طرح ایجاد نمایند.


ترکیه، در میان همسایگان ایران همچنان قدرترین رقیب و شاید متمایزترین همجوار ایران در مواجهه با هنر معاصر محسوب می‌شود. تبدیل شدن دوسالانه استانبول به یکی از معتبرترین دوسالانه های جهان (15 دوره تا به امروز) از استقامت و پایداری فضای هنر معاصر ترکیه و تلاش برای جهانی شدن نظام بصری جدیدی از این کشور در تندبادهای حوادث اجتماعی- سیاسی خبر می‌دهد. همچنین توسعۀ فضای هنری در این کشور بر پایۀ فضاهای هیبرید و چندوجهی بوده است؛ توسعه و احیای هنرهای صناعی و سنتی عثمانی با سرمایه‌گذاری در نهادهای بزرگی همچون «ایرسیکا»6 ، نشانگر تلاش‌های این کشور برای دستیابی به مرجعیت هنرهای سنتی و صناعی اسلامی در منطقه است. ترکیه با سرعت، گام در غربی شدن و خصوصاً اروپایی شدن گذاشته بود و تمام تلاش مسئولین این کشور بر محقق ساختن شاخص‌های بین‌المللی بود؛ اما آنچه پس از کودتای نافرجام ترکیه در 2016 روی داد، تغییر رویکرد این کشور به غرب و تمایلش به دوستان و «همسایگان خوبش!» بیش از دوستان غربی غریبش گشت؛ هرچند هنر معاصر ترکیه همچنان گرایش‌های جهانی غربی خود را جستجو می‌کند.


هنر معاصر ایران نیز از بیم و امید سرشار است؛ گاهی در اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 شمسی دروازه‌های جهانی را به سوی خود باز می‌بیند و هنرهای «نوگرا» با تجربه کردن متریال و مضامین متعدد مرزهای هنر معاصر ایران را جابجا می‌کنند؛ هنرمندان جوان به میدان می‌آیند و نگران از التقاط و چالش‌های هویتی با جریان معاصریت هنر در ایران هم گام می‌شوند و گاهی نیز در اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 شمسی، به سمت «مقاومت» در برابر جهانی‌شدن، هدایت می‌شود و رویدادها و مجلات رسمی گفتمانی مقاومتی در برابر معاصریت جهانی در حوزه مضامین اتخاذ می‌کنند. در مقابل، جریان رسمی معاصریت و جهانی شدن را نهادهای خصوصی و گالری‌ها، با قوت بیشتری شکل می‌دهند و رویدادهای بین‌المللی و حاج‌های تأثیرگذار، پویایی را برای پیکره هنر معاصر ایران به ارمغان می‌آورند. به هرحال هنر معاصر ایران از اواسط دهۀ 70 با ذخایر نوگرایی دهه 40 که با برند «سنت‌گرایی» شناخته می‌شود گفتمان «نوسنت‌گرایی» را برپایه دغدغه‌ها و بیم و امیدهای نسل جوان برای امروز و فردا مفصل‌بندی می‌کند.


عدم تعامل‌های گسترده و هدفمند میان نهادهای هنرمعاصر کشورهای همسایه ایران، گرایش‌های معاصر را به سمت غرب کشانده است. خوانش‌ها و آفرینش‌های هنرمندان معاصر، جهانی شده‌اند، ولی برای امکان برقراری و تعامل با مخاطب بومی از شاخص‌های موجود در ذخایر بصری سنتی بهره جسته‌اند. هم‌افزایی هنر معاصر منطقه می‌تواند تصویری متفاوت از آن به جهان عرضه کند؛ تصویر زیست بومی که هرچند همچون بسیاری از مناطق جهان از چالش‌های زیادی رنج می‌برد، ولی امید به زندگی و فردایی روشن برای تعامل و گفتگو دارد.

 

در هفته‌های بعدی تا اوایل دی‌ماه سعی خواهیم کرد هنر تجسمی در کشورهای همسایه را معرفی کنیم پس به صفحه اصلی آکادمی هنر سر بزنید تا مطالب را دنبال کنید. این یادداشت به پیشنهاد دکتر امیر رجایی دبیر بخش تجسمی برای سرمقاله انتخاب شده است.


[1] Terry Smith

[2] Contemporaneity

[3] Heydar Aliyev Center

[4] Zaha Hadid

[5]  «نیمروز» نام سرزمین خراسان در شاهنامه است که عنوان نام نمایشگاه اخیر هنرمندان معاصر افغانستان در تهران نیز بوده است.

[6] IRCICA: Research Centre for Islamic History, Art, and Culture

 

 

درباره نویسنده :
نام نویسنده: تحریریه آکادمی هنر

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مطالب مرتبط

تحلیل سینما

تحلیل تجسمی

پیشنهاد کتاب

باستان شناسی سینما