اختصاصی

  • برندگان ونیز ۲۰۲۲ مشخص شدند، سهم پررنگ سینمای ایران در بخش های مختلف

    هفتاد و نهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز شنبه شب با اعلام برندگان و مراسم اختتامیه به کار خود پایان داد. این جشنواره در ونیز ایتالیا از ۳۱ اوت تا ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۲ برگزار شد. مستند همه زیبایی و خونریزی (All the beauty and the bloodshed) به کارگردانی لورا پویترس برنده شیر طلایی برای بهترین فیلم در هفتاد و نهمین دو...

فستیوال‌ها را ویران کنید!

 

 

 
"یک فستیوال سینمای ی(فرض این نوشته‌ی کوتاه، فستیوال‌های درجه الف سطح بین المللی است) یک گالری است. یک گالری که با بوم سفید بزرگ‌اش موقعیتی است برای ثبت کردن تمام آن تابلوهایی(فیلم‌هایی) که از معناهایی واحد و تعیین‌شده انباشته شده‌اند. در این موقعیت مخصوص هر هنرمند(فیلمساز) مجاز است تا اثرش را برای مدتی بر بوم سفید بزرگ گالری(دیوار) بیاویزد و  آن را در معرض دید کسانی بگذارد که برای تماشای آن بلیط خریده و وارد گالری شده‌اند..."

 

1-...اما شیوه‌ای که یک فستیوال سینمایی برای تولید فیلم به کار می‌برد چیست؟ البته احتمالاً واژه‌ی تولید در اینجا مناسبتی با هدف اصلی کلیات فستیوال ندارد. در اصل (فستیوال) بسیار  تلاش می‌کند که نهایتاً یک ناظر بر روند تولید فیلم خوانده شود. یک ناظر خاموش که پس از تعیین الگوریتم‌های ساخت فیلم به آرامی کنار می‌کشد تا دست آخر صرفاً موقعیتی برای نمایش آن تولیدات کذایی باشد. بدیهی است که در این وضعیت، مرحله‌ی تولید فیلم بخشی از مبادله‌ی خصوصی و فردی فیلمسازها با محیط پیرامونشان تعبیر می‌شود و متعاقب آن نیز کاملاً بیرون از حیطه‌ی دخالت فستیوال. اما اینکه چرا قضییه کاملاً برعکس است برمی‌گردد به این واقعیت که شیوه‌ی نهادینه شده‌ی بازنمایی معمول سینما دست آخر ختم می‌شود به یک "دیگری بزرگ" که همچون یک صدای خداگونه در تمامی مراحل ساخت و تولید فیلم به گوش فیلمساز می‌رسد. آن‌گونه که فیلمساز در هر صورت مجبور است تا برای پذیرفته شدن و مقبولیت در نزد همان میل دیگری بزرگ یا به عبارت دیگر کارفرمایش بر روی این الگوریتم‌های از قبل تعیین شده، اثر خود را بنا کند؛ گو اینکه فیلمساز در این موقعیت صرفاً انتخاب شده باشد تا تصاویری قالبی و سفارشی را بر اساس امیال دیگری به محتوای از پیش موجود بیفزاید و پاداش بگیرد. این بیشتر شبیه به شیوه‌ی تولید موجود یا شیوه‌ی تولید سرمایه‌داری نیز هست. شیوه‌ای که در مقایسه با تکامل نیروهای مولد، عقب مانده و دارای هرج و مرج است. مهم تر این­که در چنین شیوه ای حقوق و مالکیت فیلمساز به راحتی زیر پا گذاشته می‌شود. او در این موقعیت دقیقاً همچون کارگری هم هست که بر اساس مقدار ارزشی که تولید می‌کند(فیلم‌اش) سنجیده نمی‌شود بلکه آن‌قدر مزد می‌گیرد که بتواند نیروی کار خودش را بازتولید کند(فیلم‌اش در فستیوال شرکت داده می‌شود) با این قیاس بدیهی است که دیگر این دو(فیلمساز، کارگر) ناخودآگاه و در طی یک معامله‌ی صوری نیروی کار خود را به آن دیگری بزرگ(فستیوال، سرمایه‌دار) فروخته‌اند بی آنکه خود، آگاه باشند.

 

2-...اما اگر فیلمسازی بر اساس قواعد، معیارها و ارزش‌های یک فستیوال فیلم نسازد چه اتفاقی می‌افتد؟ با توجه به گزاره‌ی کوتاه بخش اول همین نوشته در این صورت این فیلمساز از چرخه‌ی تولید فیلم بنا به میل دیگری بزرگ بیرون انداخته می شود. البته اگر همچنان باور داشته باشیم که شیوه‌ی تولید فیلمِ مطابق با ذائقه‌ی فستیوال ها همچون شیوه‌ی تولید سرمایه داری باشد آن‌گاه این فیلمساز همانند آن کارگری است که نمی‌خواهد مکرراً نیروی کار خود را بازتولید کند یا دوست نمی‌دارد نهایتاً در موقعیتی بایستد که از نیروی کار او در جهت اعتبار بخشیدن به یک کلیت کاذب فرهنگ ساز سواستفاده شود. در این صورت او آن امکان نفی متعینی هم هست که قصد دارد تا شکاف و رخنه ای بر روی بدنه‌ی این کلیت کاذب ایجاد کند. یک شکاف برای ضربه زدن به آن نظام خلقی که در قالب یک جریان شبه فلسفی فرهنگ‌ساز در صدد جمع آوری خوراک و پخش آن در میان یک طبقه‌ی به‌خصوص است. آن‌گونه که منطق سرمایه چنین ایجاب می‌کند. در هر صورت بدیهی است که این نظام خلق انتظار دارد تا دست‌پرورده‌هایش همواره متناسب با رمزگان های ویژه‌ی فرهنگی-سیاسی‌اش فیلم بسازند تا اینگونه در رقابت با سایر هژمونی‌های فرهنگی دیگر قافیه را نبازد که این البته دوباره خود بیشتر به نزاع بین دو سرمایه دار عمده در جهت گرفتن نبض بازار کالاهایی که تولید می‌کنند نیز شبیه است. اینکه در نهایت کدام یک بتوانند با تاکید بر روی تفاوت رمزگان های مربوط به خودشان گوی سبقت را از دیگری بربایند و هژمونی فرهنگی-سیاسی‌اشان را در دل جوامع اروپایی بسط دهند.

 بدیهی است که در این­جا تعدد شکاف‌ها بر روی بدنه ی این کلیت کاذب می‌تواند سبب خنثی سازی آن هژمونی همه گیر گردد. یعنی گریز فیلم‌سازها از فرآیند متناسب سازی استانداردهای اثر هنری‌اشان با رمزگان های از پیش موجود یک فستیوال. یا به عبارت دیگر مستقل ساختن و مستقل ماندن آن هم با به جان خریدن نفس گمنام ماندن و دیده نشدن از سوی همان طبقه‌ای که خوراک فرهنگی‌اش را این به اصطلاح فستیوال‌های هنری تامین می‌کنند. چنین فیلم سازهایی ترجیح می‌دهند تا نهایتاً ارزش افزوده‌ی اثر تولیدی‌اشان را خود به جیب بزنند. یا اینکه هرگز به زیر سبکی تحمل ناپذیر الصاق نام یک فستیوال بر روی پوستر فیلم‌اشان نروند. 

درباره نویسنده :
رامین اعلایی
نام نویسنده: رامین اعلایی

کارشناس ارشد سینما؛ دانشگاه هنر تهران

همکاری با آکادمی هنر از 1390

سمت: دبیر سینما آکادمی هنر از 1393 تا 1396 | جانشین سردبیر 1396

منتقد، مترجم و پژوهشگر سینما.

همکاری با نشریات سینما-ادبیات و فرهنگ امروز


نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مطالب مرتبط

تحلیل سینما

تحلیل تجسمی

پیشنهاد کتاب

باستان شناسی سینما