شب طلایی؛ شب از کدام طلا طلایی میشود؟ مادر یا شمشها؟
- توضیحات
- دسته: یادداشت سینمای ایران
- منتشر شده در 1400-11-19 18:01
«شب طلایی» اولین ساختهی یوسف حاتمی کیا و به تهیه کنندگی ابراهیم حاتمی کیاست. پیداست که پسر راه پدر را پیش نگرفته وسراغ فیلمهایی با مضمون جبهه و سالهای دفاع مقدس نرفته است. شب طلایی با داستانی کلیشه وتکراری، مادری پیر که هرکدام از فرزندان خود سعی دارند با درگیریهایشان تولد اورا جشن بگیرند و اورا برای کوبیدن خانهی پر خاطرهاش آماده کنند شروع میشود، اما یوسف حاتمی کیا در مقام کارگردان با نکات ریز و المان هایی ظریف این داستان همیشگی سینمای ایران را از کلیشه درآورده است.
المانهایی مانند زمانی که مادر سمعک خود را از گوش درمیاورد و صدا برای مخاطبین و تماشاچیهای داخل سالن هم گنگ میشود. فیلمساز سعی دارد فیلم به سمت ژانر معمایی ببرد و با این کار فیلم را ازحالت کلیشه دربیاورد که میشود گفت تا حدی نیز موفق است. مانند زمانی که همه به یکی از اعضای خانواده شک میکنند و آخر مشخص میشود که پسرکوچک این خانواده قرص مصرف میکند و چند روز پیش دنبال قرصهایش میگشته است.
شب طلایی داستان خانوادهای درخانهی قدیمی را روایت میکند که یک بحران مثل گم شدن شمشهای طلا، کل خانواده را وارد بحران بزرگتر و برملا شدن رازهای دیگر هر کدامشان میکند. عشق های دوطرفه و یک طرفه، حقوق پایمال شدهی دختر بزرگ خانواده، اعتیاد پسر کوچک و داماد خانواده، و... نمونههای مختلف فراز و فرود دراماتیک بحران شخصیتهاست. شب طلایی از چند خرده پیرنگ تشکیل شده است. توانسته آن هارا کنارهم به خوبی دربیاورد و حس معمایی و مضمون بودن را به مخاطب القا کند. در شب طلایی هرکدام از اعضا مضمون ومتهم هستند، اما متهم به چیزی که از زندگی خصوصی آن ها نشات میگیرد و کاری به شمش های گمشده ندارد. دوربین روایتگر خوبی است. به خوبی توانسته مخاطب را همراه قصه فیلم کند تا جایی که مخاطب احساس میکند درون فضا و اتمسفر خانواده است.
از میان فیلمهای جشنواره میتوان گفت فیلم «شب طلایی» یکی از معدود فیلم های جشنواره بوده که فیلم بر روی فیلمنامه سوار است. بازیها متفاوت است و نقشها به درستی انتخاب شده اند. یکتا ناصر نقش متفاوتی نسبت به نقشهای کلیشهای قبل خود بازی کرده است. لهجهي ترکی بهناز جعفری به خوبی ادا میشود که خب ناگفته نماند بهناز جعفری پیش از این با بازی در سریال خاتون این را اثبات کرده بود.
یوسف حاتمی کیا به خوبی توانسته یک داستان کلیشهای را متفاوت کند،مخاطب را تا آخرین لحظه سرجای خودش بنشاند اما در پایان بندی کم گذاشته است. انگار که چندین پیرنگ از زیر دستش در رفته و حال نمیداند با آنها چکار کند برای همین سر و ته آن را هم میآورد تا فیلم فقط تمام شود یکی از سکانس های جذاب فیلم، لحظهای است که دختربچه در حال گوش دادن به موسیقی راک است، صحنهی دعوای داماد خانواده با بازی (حسن معجونی) و پسربزرگ خانواده با بازی (مسعود کرامتی) را تماشاگر کرد. با شدت گرفتن دعوا دختر موزیک را بلندتر میکند. درجایی حسن معجونی با تمام قوا تلاش میکند که دستش را داخل سوراخ کمد بکند تا شمشهایی که فکر کرده است پیدا شده را بردارد، دست خود را میبرد و در آخر متوجه میشود جعبه قرصهای یکی از فرزندان خانواده است. بازی سوگل خلیق دوست داشتنی است. حد متوسط است. نه ضعیف نه قوی و مشابه نقشهای قبلی اما حمایت او در لحظاتی از پدر و در نهایت در لحظات آخر، حمایت واقعی او از مادر و گرفتن حق و حقوق او قابل ستایش است. یوسف حاتمی کیا با فیلم شب طلایی ثابت کرده است تم ثابت پدرش در او هم ریشه دوانده اما او تلاش میکند که آنهارا نادیده بگیرد یا با سبکی جدید به مخاطب نشان دهد. یوسف حاتمی کیا مرد تک سکانسهاست، اما در پایان بندی و چیدن سکانس ها کنارهم هنوز راه دارد.