شنل قرمزی گیشه را در نبرد لس¬آنجلس باخت

 

شنل قرمزی یکی از داستان‌های دوست داشتنی ادبیات می‌باشد که بارها چه در کارتون یا فیلم اقتباس شده است. اما این بار داستان بسیار فرق کرده است. شنل قرمزی به جنگل نمی­رود تا گرگی او را شکار کند. کاترین هاردویک اولین سازنده فیلم گرگ و میش Twilight که علاقه خاصی به گرگینه­ها دارد داستان شنل قرمزی را با داستانی از گرگینه­ها پیوند زده است. آماندا شیفرد، گری اولدمن و لوکاس هاس بازیگران اصلی این فیلم را تشکیل می­دهند.

 

 

در داستان شنل قرمزی Red Riding Hood چنین آمده:  والری دخترک زیبایی است که بین عشق و علاقه­ی دو مرد گرفتار شده است. خانواده­اش می­خواهند که با پسری ثروتمند به نام هنری ازدواج کند اما خود والری به پیتر علاقه مند است. این دو با یکدیگر از روستا خارج شده و به درون جنگل می­روند و در آنجا با خواهر والری که یک گرگینه است آشنا می­شوند و نزد او می­مانند. پس از مدتی مردم اطراف جنگل از شکارهای گاه و بیگاه گرگینه­ها به خشم می­آیند و آماده شکار آن­ها می­شوند. در این بین والری و پیتر تنها افرادی هستند که هم با انسان­ها و هم با گرگینه­ها ارتباط دارند و وابسته هر دو طرف هستند.

 

برادران وارنر برای این فیلم 42 میلیون دلار هزینه کرده­اند و انتظار فروش بالایی داشتند اما نه تنها با فروش متوسط 14 میلیون دلاری در آخر هفته مواجه شدند بلکه مخاطب اصلا با فیلم ارتباط برقرار نکرده است. در همین آخر هفته نبرد: لس آنجلس Battle: Los Angeles توانست با 35 میلیون دلار فروش در آمریکای شمالی صدرنشین گیشه شود و بالاتر از رنگو قرار گیرد که از هفته قبل صدرنشین بود. اين فيلم علمي - تخيلي كه توسط «جاناتان ليبسمن» كارگرداني شده به تهاجم بيگانگان فضايي به كره زمين مي‌پردازد. آرون اکهارت، میشله رودریگز، بریجیت موناهان و میشل پنا در نبرد: لس آنجلس ایفای نقش کرده­اند.

در خلاصه داستان آن آمده: گروهي از تفنگداران نيروي دريايي ارتش آمريکا براي نجات بازماندگاني که از حمله بيگانگان زنده مانده‌اند، به حومه لس‌آنجلس آمده‌اند اما...