اختصاصی

  • برندگان ونیز ۲۰۲۲ مشخص شدند، سهم پررنگ سینمای ایران در بخش های مختلف

    هفتاد و نهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز شنبه شب با اعلام برندگان و مراسم اختتامیه به کار خود پایان داد. این جشنواره در ونیز ایتالیا از ۳۱ اوت تا ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۲ برگزار شد. مستند همه زیبایی و خونریزی (All the beauty and the bloodshed) به کارگردانی لورا پویترس برنده شیر طلایی برای بهترین فیلم در هفتاد و نهمین دو...

همه چیز و هیچ چیز! / نگاهی به نمایش «آمدیم نبودید رفتیم»

 

آمدیم نبودید رفتیم - خسرو پسیانی و مهناز افشار 

نمایش آمدیم نبودید رفتیم کاری از گروه سایه به کارگردانی رضا حداد از نمایش‎های روی صحنه –سالن شماره 2 تماشاخانه‎ی ایرانشهر- است که استقبال کم‎نظیری از آن شده است. نمایشی که همه چیز در خود دارد و سخن از آن ما را به فرای‎متن و شکل‎گیری چنین نمایش‎هایی در داخل کشور خواهد برد.

 

پرهزینه و خوش ساخت

این نمایش به گفته کارگردانش 380 میلیون تومان هزینه در بر داشته و شاید به دلیل کم بودن رسانه‎های تئاتری افرادی که این نوشته را می‎خوانند تعجب کنند که مگر تئاتر ایران هم چنین پروژه‎هایی را روی صحنه دارد. در جوابشان باید بگویم، آری! گروه سایه در ادامه کارهای تجربی خود دست به ساخت نمایشی زده است که کمی از استانداردهای دیگرن نمایش‎ها بالاتر است. تم آخرالزمانی دادن به داستان پینوکیو سبب شده دکورها به صورت پروژکشن نمایش داده شوند و خیلی کم دکوری داشته باشیم جز چند صحنه مانند ایستگاه رادیویی.

مهناز افشار آمدیم نبودید رفتیم

استفاده از افراد با تجربه بین المللی از دیگر مسائل پرخرج این نمایش بوده که خود نه تنها سبب ارتقای کار در اجرا شده بلکه می تواند افرادی را از خود گروه سایه برای آینده نه چندان دور تربیت کند. تعداد زیاد بازیگران سرشناس نیز از دیگر مسائل پرخرج این تئاتر است. حضور مهناز افشار در این پروژه خود کلی حرف و حدیث به همراه داشت و حال با روشن شدن دستمزدش –که مشخص شده اسپانسر شخصی داشته- بیشتر حاشیه‎ساز شده است. چنین هزینه‎ای کاش هوشمندانه‎تر خرج می‎شد تا نمایشی در سطوح بین‎المللی را می‎توانستیم عرضه کنیم.

 

اجرا (کرئوگرافی، نمایش و اجرای زنده موسیقی)

نمایش آمدیم نبودید رفتیم همه چیز دارد. از به صحنه آوردن داستان پینوکیو گرفته تا بیش از سی دقیقه اجرای حرکت. کرئوگرافی که گروه واقعا زحمت زیادی کشیده‎اند. اجرای هماهنگ در کشورهای دیگر کار ساده‎ای است اما ما که در ورزش‎های تیمی هم هماهنگ نیستیم در این‎جا هماهنگی در حد قابل قبولی است؛ البته اگر بخواهیم سخت‎گیرانه و در سطح جهانی نگاه کنیم ما هنوز از چند رقاص خیابانی که با یکدیگر تمرین و در رقص‎های خیابانی شرکت می‎کنند نیز عقب‎تر هستیم. مشکل کرئوگرافی این نمایش بیشتر ناهمخوانی با اصل متن بود. ما متوجه نمی‎شدیم این حرکات که بیشتر شبیه استریت دنس و بریک دنس بودند با نام حرکت و نمایش‎ فیزیکال در پیکره این نمایش چه می‎خواست. صرفا اجرای این حرکات و ناهماهنگی آن‎ها با هسته اصلی نمایش بزرگترین مشکل نمایش بود. در سوی دیگر گروه نوازندگانی چند ترانه زنده اجرا کردند تا نمایش آمدیم، نبودید رفتیم در خودش همه چیز را جا داده باشد و مخاطبی که تنها 20 هزارتومان هزینه کرده است کنسرت ببیند، کرئوگرافی و خود نمایش را هم دنبال کند. این جمله یکی از همراهان بنده بود که با یک بلیط سه نمایش دیدیم. همیشه در تجربه‎های نخست می‎توان از این مشکلات چشم‎پوشی کرد و امید داشت این تجارب نخست تبدیل به پختگی شود و از سوی دیگر هراس داشت که چنین تجربه‎هایی تبدیل به یک فضیلت برای نمایش دیگران شود که بی‎ربط هر چیزی را کنار هم بگنجانند.

 

داستان اصلی نمایش

نمایش بر خلاف ایجاد موقعیت‎های مختلف و این تب پست‎مدرنیسم یک خط روایی ساده دارد. داستانی از گم شدن پینوکیو و پدر ژپتویی که به دنبال اوست. پینوکیویی که می‎خواهد انسان شود و در این راه پینوکیو هر کاری می‎کند و با شیطان نیز هم‎پیمان می‎شود. روایت پینوکیو به جامعه معاصر آورده شده و شاید از معاصر هم گذر کرده و تم آخرالزمانی گرفته است. داستان‎های دیگری خلق نمی‎گردد بلکه تنها موقعیت‎های مختلف در همان داستان ادغام شده است. در تعریف خود پسامدرن در خود متن باید موقعیت‎های متکثر خلق گردد اما این موقعیت‎های هستند که خارح از متن هستند ولی به متن به صورت ناهمگون الصاق شده‎اند و هسته واحدی وجود ندارد.

 

 

شوخیهای گلدرشت

نمایش آمدیم نبودید رفتیم 

موقعیت‎های ایجاد شده کم‎کم موقعیت‎ها را تحت تأثیر خود قرار می‎دهند. از شوخی با وسایل ارتباط جمعی و شبکه‎های اجتماعی گرفته تا شوخی‎ با مضامین اجتماعی و سیاسی. نمایش هر چه سراغ دیالوگ می‎رود بسیار افت می‎کند. دیالوگ‎ها بسیار سطحی هستند. شوخی‎های مجری رادیو و حتی لحن او بسیار کلیشه‎ای است. افرادی که می‎خواهند بروند تریبون را بگیرند هم دیالوگ‎هایشان کم از شوخی‎های درجه چندم تلویزیونی ندارد و از همه بدتر آن مأموری است که به دنبال متفرق کردن دیگران است. شوخی‎هایی که با سیاست و گاه با مضامین اجتماعی می‎شود مانند همان نمای نزدیک از کلیشه سازی شیطان و آن نما از مهناز افشار در بک‎گراند گل درشت است و موقعیت‎هایی که بر اساس همان خلق شده است چندپاره و بی‎ربط‎تر می‎شوند.

 

تئاتر فیزیکال، پسا دراماتیک و ضد متن

تئاتر پسادراماتیک ضدمتن و ضد درام نیست. این واژه از سوی هانس تیس له‎من برای گرایش‎هایی به کار رفت که از گرایش‎های پرداخت دراماتیک فاصله گرفته بودند و برخلاف تصور ضد متن نبودند. همان‎طور که در مورد آمدیم نبودید رفتیم گفته شد همه چیز در خود دارد گاه ماهیتی پسادراماتیک دارد و گاه سراغ ابزار تکنولوژیک و فیزیک می‎رود و مایه‎های تئاتر فیزیکال می‎گیرد. بدن و اجرا که در مرکز گفتمان قدرت نیز قرار می‎گیرند حرف اول نمایش را می‎زنند و گاه دیگر به سمتی می‎روند که حتی متن را نقض کنند. لحن چندپاره این نمایش ضربه بزرگی به آن زده است و کلاژی از موقعیت‎ها، تصاویر، سبک‎های اجرا (حتی در داخل حرکات نیز کلاژی از حرکات دیده می‎شود)، حضور رسانه‎های ارتباط جمعی مثل تلویزیون، رادیو و اینترنت نتوانسته‎اند از دل خود متن پدید آیند و هر یک می‎توانست وجود نداشته باشد. مثلا حضور سیامک انصاری که در یک موقعیت دو بار حضور پیدا می‎کند اگر نبود چه می‎شد یا حضور دزد دریایی یا دیگر موقعیت‎ها که هیچ ارتباط فرمی هم به یکدیگر ندارند.

 

چندرسانهای

آمدیم نبودید رفتیم 

وقتی داستان پینوکیو به فضای آخرالزمانی آمده نمایش هم رسانه‎ها را در کنار یکدیگر جمع می‎کند. دو نفری که با یکدیگر چت می‎کنند، گربه نره و روباه مکار که در تلویزیون دیده می‎شوند، خود سیستم پروژکشن، ایستگاه رادیویی و تلفن راه دور همه و همه بر عصر صنعتی و تأثیر آن در جامعه پسامدرن تأکید دارد. این ابزارها وجه چندرسانه‎ای به نمایش می‎دهند تا جایی که دکور و صحنه را نیز شکل دهند. جهان در گیر و دار تکنولوژی هنوز هم به دنبال راه‎های ارتباطی در این نمایش نشان داده شده است.

 

اجرای بازیگران

نقش مهناز افشار که پس از مدتی هانیه توسلی جای آن را گرفت آن قدر جای کار ندارد که بخواهیم در موردش صحبت کنیم و در کل به دلیل تنوع موقعیت‎ها بازیگران زیادی در صحنه حضور دارند و اغلب هم اجرای خوبی دارند. با وجود این همه حضور می‎توان حضور بابک حمیدیان را بسیار درخشان دانست. بازی او در نقش گربه نره شاید تنها بازی بود که در یاد از این نمایش باقی بماند. پس از او می‎توان به ستاره پسیانی در نقش روباه مکار اشاره کرد. در کل تنها موقعیت این دو نفر به خوبی نوشته شده بود و به همین خاطر نقش آن‎ها در ذهن بیشتر به یاد می‎ماند تا دیگران که همه با افرادی که ماسک زده‎اند فرق چندانی ندارند.

 

همه چیز و هیچ چیز!

نمایش آمدیم نبودید رفتیم تجربه خوبی از گروه سایه است که نشان می‎دهد می‎توان به سمت حرفه‎ای شدن در نمایش و خصوصا نمایش‎های فیزیکال رفت. اجرای موقعیت‎ها به خوبی انجام شده است و کارگردانی خوبی در هر موقعیت دیده می‎شود اما متأسفانه این موقعیت‎ها هیچ ربطی به یکدیگر ندارند و کلاژ بی‎شکلی را ایجاد می‎کنند انگار روی هیچ بومی شکل‎ها و رنگ‎ها نباشند. دیالوگ‎ها و متن ضعیف است و اجرای موسیقی زنده موفق. در کل این نمایش همه چیز دارد ولی از خیلی نظرها که شرح آن رفت هیچ ندارد و تجربه کمی هدر رفته است.

 

 

 

 

 

 

درباره نویسنده :
دکتر مجید رحیمی جعفری

سوابق تحصیلی: دکتری تئاتر دانشگاه تهران – کارشناس ارشد ادبیات نمایشی با پایان‎نامه بررسی روابط بینامتنی در سینمای ایران (1390-1370) – مهندس تکنولوژی نساجی با پایان‎نامه تأثیر مُد در طراحی ماشین آلات.

 

عرصه فعالیت: مدیرمسئول مجموعة هنری آکادمی هنر / مدرس مقطع کارشناسی ارشد رشته های پژوهش هنر، ارتباط تصویری و تصویرسازی؛ مقطع کارشناسی طراحی لباس / طراح دو دوره سوالات کنکور کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد در رشته‌های طراحی لباس، ارتباط تصویری و تصویرسازی / منتقد و پژوهشگر هنر / تهیه کننده تئاتر / نمایشنامه و فیلمنامه‎نویس / عضو سابق  گروه پژوهشی نشانه‎شناسی هنر خانة هنرمندان ایران / دبیر اجرایی چندین همایش‎ علمی / همکاری با نشریات علمی-پژوهشی (همکاری در مقام داور فصلنامه جستارهای زبانی دانشگاه تربیت مدرس، روایت شناسی انجمن علمی نقد ادبی ایران) و تخصصی (از جمله فارابی و صنعت سینما)


نظریه ها: نظریه بیناجسمی / تئوریزه کردن نظریه بینارسانه در سال 1390 /  همکاری با دکتر حمیدرضا شعیری در تئوریزه کردن نظریه ناسرگی 1389

 

زمینه پژوهش: نشانه شناسی گفتمانی / بینامتنیت / نقد ادبی / جلوه‎های نمایشی / سینمای آمریکا / فشن آرت / ژانر / سینمای گرایندهاوس / ارتباط تصویری

 


دیدگاه‌ها  

0 #6 Black_boy 1398-09-10 16:33
والا من آخرش متوجه نشدم که پیام این کار دقیقا چی بود ؟
وقتی که از تک چشم استفاده کرده
وقتی که از چشم چپ نهنگ موضوعی رو به نمایش میزاره
وقتی که تابلوی شام آخر رو به اون وضعیت نشون میده . من نمیفهمم اصلا تابوی شام آخر (حضرت مسیح و مریم مجدلیه) چه ربطی به این نمایش داره ؟
وقتی در اول اجرا یک خانم از سطل آشغال بیرون میاد و میگه من آزادی میبخشم و مذاکره هم نمیکنم . شماره کارت هم میخاد .
وقتی که در اواسط اجرا چند خانم با حرکات فیزیکال چند مرد رو به بازی میگیرن
وقتی که پلیس رو با دراکولا نشان میده
نقل قول کردن
0 #5 مرتضی آذر فر 1395-12-20 23:12
گتن یک مفهوم ساده که اینقدر دنگ و فنگ نداره . مار و چی فرض کردید
نقل قول کردن
+4 #4 Guest 1391-02-15 21:27
من انتظار بیشتری داشتم...زیاد جالب نبود
نقل قول کردن
-6 #3 Guest 1391-02-11 23:10
آقا کار واقعا خوبیه دمشون گرم آدم لذت می بره از این همه پویایی نقصایی هم داره نویسنده نقد منصفانه ای داشته و به نظرم بهای بلیط نباید ماهیت یک تئاتر رو زیر سؤال ببره
نقل قول کردن
+6 #2 Guest 1391-02-10 00:37
اشکان درست می گه دانشجوها ایرانشهر رو تحریم کردن با این قیمت بلیطای سرسام آورشون
نقل قول کردن
+10 #1 Guest 1391-02-09 15:20
تئاتر ایرانشهر شده بازیگر سرشناس و نمایشهای مسخره
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مطالب مرتبط

تحلیل سینما

تحلیل تجسمی

پیشنهاد کتاب

باستان شناسی سینما