گاهی خوشی، گاهی غم - 17 مردادماه 1389
- توضیحات
- نوشته شده توسط تحریریه آکادمی هنر
- دسته: یادداشت تحریریه
- منتشر شده در 1389-05-17 03:13
از دیرباز گفتهاند زندگی پستی و بلندی بسیار دارد. از لحظهی تولد این سیر حوادث را حس میکنیم. به روشنیها لبخند میزنیم، و به تلخیها رو ترش میکنیم. برخی تلخیها احساسات را در یک لحظه تحریک میکنند و غم را روی سیمای ظاهری مینشانند؛ و برخی در بدترین موارد بر دل مینشینند.
این بار با کمی تأخیر سومین یادداشت سردبیر را مینگارم. اتفاقات خوب و بد برایمان کم نیافتاد که در این سیاهه ابتدا خبرهای خوب و سپس خبرهای بد را میآورم.
طی برنامهریزیهای انجام شده به لطف پروردگار توانستیم اولین برنامه کانون آکادمی هنر (مراسم رونمایی تیزر، پوستر و سایت فیلم برخورد خیلی نزدیک) را پر شور برگزار کنیم. برای این اجرای برنامه را جزء لحظات شیرین ماه اخیر لقب میدهم که شرکت کنندگانمان از آن راضی بودند و ما هم با رضایت آنها لبخند رضایت میزنیم.
برخی از نویسندگانمان با برگزاری چنین مراسمی از سوی یک سایت پژوهشی مخالف بودند و کماکان هستند. با بحثهای مختلف توانستیم به یک جمعبندی برسیم که این کار را تنها برای آثار درخور هنر کشورمان انجام دهیم. در این هماندیشی قرار بر این شد، اولین برنامه را برای فیلم ارزشمند طلا و مس برگزار کنیم که متأسفانه افتتاح آکادمی هنر با اکران فیلم تلاقی پیدا کرد و نتوانستیم برنامهریزی لازم برای چنین مراسمی را داشته باشیم. هنر در کشورمان بسیار محجور است و اگر مراکزی همچون ما به آن بیتوجهی نکنند دیگر انتظار رشد آن را نمیتوانیم داشته باشیم. در این راستا به صورت رایگان برای آثار ارزشمند خصوصا در حوزه تجسمی و ادبیات حاضر به تبلیغ رایگان هستیم که منوط به صحبت خالقان آثار با روابط عمومی ما میباشد. از کاربران خوبمان هم تقاضا میکنیم که اگر نظراتی در این زمینه دارند با ما در میان بگذارند و حتی برگزاری مراسمی را با عنوان مشخص پیشنهاد کنند.
از دیگر لحظات شیرین یک ماه اخیر میتوان به فعال شدن اکثر بخشهای هنری سایت اشاره کرد که اغلب رویدادها و وقایع مهم هنری را که در چارچوب کاریمان قرار میگرفت پوشش دادیم. در این زمینه جا دارد تشکری از نویسندگانمان داشته باشم که تلاش تحسین برانگیزی در یک ماه اخیر از خود نشان دادند.
اما در سوی دیگر مرگ استاد محمد نوری غم را بر دلمان نشاند و هنوز مرهمی نیافته بودیم که خواندیم افرادی بر کرسی هیئت امنای دانشگاه هنر تکیه زدند که هیچ سنخیت و شناخت آکادمیکی از هنر ندارند. دلنگرانی که در این چند روز درد دل دانشجویان و اساتید مجامع آکادمیک هنر شده است.
به عنوان پایگاهی که با حمایت و مشورتهای همین اساتید راهاندازی شده است ناسپاسی است اگر درد دل آنها را منعکس نکنیم. اساتیدی با درجه علمی شاخص باید با اشخاصی در زمینه شغلشان، دغدغههای آموزشی و پژوهشی ایران اسلامی عزیزمان صحبت کنند که نه درکی از مطالبات آنها دارند نه از نظر علمی همرتبه آنها و اغلب شاگردانشان هستند. رتبه علمی و شناخت صحیح از فعالیتهای پژوهشی نداشتن یک سوی ماجراست و سوی دیگر سنخیت نداشتن سواد این دوستان با هنر و امر زیباییشناسی است.
صحبت ما از یک کلاس آموزشی در یک مؤسسه آزاد هنری نمیباشد امر بسیار جدیتر از این صحبتهاست. سخن در باب یکی از مهمترین دانشگاههای هنری کشور میباشد که با این احتساب ممکن است درجه علمی آن در مجامع بینالمللی افت چشمگیری داشته باشد.
اعضای هیئت علمی دانشگاه هنر با این دوستان عزیز چه نوع گفتمانی میتوانند داشته باشند؟! امیدواریم این سمتها بیشتر جنبهی مشورتی -از راه دور- داشته باشد و منجر به دخالتهای مستقیم نشود که لطمات جبران ناپذیری را در بازدهی اطلاعاتی و پژوهشی هنرجویان این دانشگاه خواهد داشت.
هر کسی را در مقام خویش می باید گذاشت صورت منصور را بر دار می باید کشید