نقد نمایش‌های چیدا و مصائب یک رقصنده‌ی پاپتی؛ دو قصه‌ی کهن با رنگ‌ و بوی این‌زمانی

نمایش چیدا و نمایش مصایب بک رقصنده پاپتی




اشاره: در این نوشتار قصد دارم نگاهی موجز داشته باشم به دوتا از نمایش‌های در حالِ اجرا که [طبقِ اطلاعاتِ مندرج در سایتِ تیوال] تا ۲۵ اسفند روی صحنه خواهند بود. «چیدا» و «مصائب یک رقصنده‌ی پاپتی» از جهاتی، با یک‌دیگر مشابهت دارند. هر دو از متون [یا روایاتی] کهن و بسیار مشهور وام گرفته‌اند؛ «چیدا» بر پایه‌ی «ادیپ‌شهریارِ» سوفوکل بنا نهاده شده و «مصائب یک رقصنده‌ی پاپتی» ملهم از سرگذشتِ شورانگیزِ حسین منصور حلاج است. شباهتِ دوم به رنگ‌وُبوی این‌زمانی بخشیدن به دو قصه‌ی موردِ اشاره، بازمی‌گردد. و خصیصه‌ی دیگری که می‌شود به‌عنوانِ سومین وجهِ تشابهِ این دو نمایش برشمردش، سود جستن از المانِ طنز است. شایانِ ذکر است که مشابهت‌های شماره‌ی دو و سه به مقداری یک‌سان [در نمایش‌ها] به‌کار گرفته نشده‌اند. «مصائب یک رقصنده‌ی پاپتی» امروزی‌تر است به‌طوری‌که حتّی ردّپای موضوعاتِ بحث‌برانگیزِ روز [نظیرِ ماجرای کذایی و مضحکِ تشتِ شیر!] را در آن می‌توان مشاهده کرد. درعوض، طنز در «چیدا» پُررنگ‌تر است و اصلاً از مهم‌ترین عناصرِ جذابیت‌اش محسوب می‌شود.



یک- چیدا

نویسنده و کارگردانِ «چیدا» موفق شده‌اند به اقتباس‌شان از شاهکارِ جاودانه‌ی سوفوکل، عطری بومی بزنند. بومی‌سازی‌ای که بیش‌ترین نمودش در حیطه‌ی اجرا به قطعاتِ موسیقاییِ پخش‌شده، حرکاتِ هماهنگِ گروهِ هم‌سرایان و هم‌چنین حضورِ فرزندِ متولدنشده‌ی اوور (با بازیِ نیکان راست‌قلم) بر صحنه ارتباط می‌یابد؛ اقدامِ فکرشده‌ای که هرچند ممکن است پذیرش‌ِ آن ساده به‌نظر نیاید اما کیفیتِ تشویق‌ها و لبخندی که [اغلبِ] تماشاگران هنگامِ خروج از تماشاخانه بر لب داشتند، حکایت از موفقیت‌آمیز بودن‌اش داشت.



دیگر نکته‌ی مهمی که در ارتباط با «چیدا» جلبِ نظر می‌کند، عاری بودن‌اش از حشو و زوائد است. «چیدا» هرگز به ورطه‌ی اطناب فرو نمی‌غلتد و زودتر از آن‌چه که انتظارش را داشته باشید، به سرمنزلِ مقصود می‌رسد. در نظر گرفتنِ سطحی شیب‌دار در دکورِ «چیدا» نیز کاملاً هوشمندانه بوده‌ست چرا که اوورِ آبی‌مو (با بازیِ مسعود شاکرمی) یا به‌طورِ مداوم در سفرِ صعب و خستگی‌ناپذیرش به‌قصدِ یافتنِ سیب قرار دارد یا برای مشورت با خدایان، از کوه‌ها بالا می‌رود.



با وجودِ تمامِ علاقه، احترام و حسّ نوستالژیکی که نسبت به سنگلج دارم، ناچارم اذعان کنم [برای اجرای نمایشی از جنسِ «چیدا»] انتخابِ صددرصد مناسبی نیست؛ حداقل منِ نوعی [که در ردیفِ نخست نشسته بودم] چنین نظری داشتم، تا عقیده‌ی تئاتردوستانی که از سایرِ ردیف‌ها شاهدِ اجرا بودند، چه باشد.

نویسنده: مسعود شاکرمی
کارگردان: احسان ملکی
بازیگران: مسعود شاکرمی، شیما ملکیان، نیکان راست‌قلم، محمدرضا خادمی، سعید زارع، نساء یوسفی، صفا کوشا، شهلا رحیمی، ثنا عقابیان پانته‌آ احمدخان، شیوا موسی‌زاده و انیس ارشیا
تهیه‌کننده: سیده‌مریم حسینى
محل اجرا: تماشاخانه‌ی سنگلج
زمان: ۲۲ بهمن تا ۲۵ اسفند، ساعت ۱۸




دو- مصائب یک رقصنده‌ی پاپتی

«مصائب یک رقصنده‌ی پاپتی» نمایشی خوش‌ریتم است که تواناییِ این را دارد طیِ ۹۰ دقیقه، بیننده را به‌دنبالِ خود بکشاند؛ بی‌این‌که او را خسته کند یا حوصله‌اش را سر ببرد. عباس عبدالله‌زاده [نویسنده، طراح و کارگردانِ اثر] توفیق یافته‌ست به قامتِ قصه‌ای قدیمی و بارها شنیده‌شده، جامه‌ای امروزین بدوزد که صدالبته [و شکرِ خدا!] جذاب و خوش‌فرم هم هست.


حلاج (با بازیِ علیرضا مهران) آرام و باطمأنینه دیالوگ می‌گوید و اکتِ چندانی ندارد؛ در نقطه‌ی مقابلِ او، سایرِ نقش‌آفرینان [که همگی خانم هستند] با هارمونیِ خوشایندی که محصولِ تمرین‌ها و [بیش‌تر از سه هفته] اجراهای پی‌درپی است، سرشار از آوا و حرکت‌اند و به صحنه جان و جلوه‌ای تماشاگرپسند بخشیده‌اند. جدا از نقش‌آفرینیِ مسلط و مؤثرِ علیرضا مهران که مرکزِ ثقلِ بازیگرانِ «مصائب یک رقصنده‌ی پاپتی» است؛ جا دارد به تک‌تکِ خانم‌های بازیگر به‌خاطرِ حضورِ پرانرژی و چشم‌گیرشان، تبریکِ ویژه و "خسته‌نباشید"ی جانانه گفت؛ علی‌الخصوص: شادى امیرى (در نقشِ زلفان)، سحرناز عباس‌زاده و الهه پورجمشید.

دور از انصاف است که این یادداشتِ کوتاه را به پایان برسانم و از اهمیتِ طراحیِ صحنه و لباسِ کمینه‌گرا ولی مفیدِ فایده‌ی «مصائب یک رقصنده‌ی پاپتی» و زحماتِ گروهِ موسیقیِ حاضر در پشتِ صحنه [که با اجرای هم‌زمان‌شان به‌ویژه اثرگذاریِ بخشِ انتهایی را دوچندان کردند] یاد نکنم.

نویسنده، طراح و کارگردان: عباس عبدالله‌زاده
بازیگران: علیرضا مهران، شادى امیرى، سحرناز عباس‌زاده، الهه پورجمشید، یاسمن جعفرى، حسنا قنبرى، ندا اصغرپور، مبینا شیراوژن، آتنا مهیارى، لادن عسگرى، طناز عباسى، یاسمن صفایى، سحر میرزاخانى، درسا صانعی
محل اجرا: عمارت ارغنون
زمان: ۲۵ بهمن تا ۲۵ اسفند، ساعت ۲۱
 

 

درباره نویسنده :
پژمان الماسی‌نیا
نام نویسنده: پژمان الماسی‌نیا

دبیر تئاتر آکادمی هنر

تحصیلات: کارشناس ارشد پژوهش هنر
عرصه‌ی فعالیت: حضور جدی در حوزه‌ی ادبیات و ویراستاری از ۱۳۸۳، صاحب ۷ کتاب شعر چاپ‌شده با عناوین «دیگر هم‌بازی‌ات‌ نمی‌شوم» (۱۳۸۶) «عاشقانه‌های ‌برف ‌به‌اسم ‌کوچک» (۱۳۸۷) «روایت ‌ماه ‌از نیمه» (۱۳۸۸) «تقویم عقربه‌دار ماه‌های بهار» (۱۳۸۹) «گذرنامه موقت ماهی آزاد» (۱۳۹۰) «ییلاق ‌چشمان ‌تو» (۱۳۹۱) و «سرگرم مردنم» (۱۳۹۵)، نگارش نزدیک به ۳۰ مقاله با موضوعیت هنر و فلسفه‌ی هنر، همکاری به‌عنوان منتقد فیلم و تئاتر با سایت‌های سینمایی معتبر، پایه‌گذاری صفحه‌ی «طعم سینما» و نگارش ۱۷۰ نقد درباره‌ی فیلم‌های مطرح تاریخ سینما ذیل این عنوان، چاپ کتاب «طعم سینما» در ۳۸۴ صفحه و حاوی ۱۷۹ نقد پیرامون ۱۸۵ فیلم سالیان دور و نزدیک سینمای جهان (مهرماه ۱۳۹۷)
زمینه‌ی پژوهش: سینمای آمریکا، سینمای مستقل آمریکا، سینمای وحشت