سرمقاله هشت ساله شدن آکادمی هنر

 

هشتمین سالگرد آکادمی هنر

در روزگاری که پایگاهی تخصصی در زمینه هنر وجود نداشت و معدود سایت‌هایی بودند که اخبار سینما را منتشر می‌کردند به فکر تارنمایی افتادیم تا ویژگی متفاوتی از نشریات دکه‌ای داشته باشد و علی‌رغم جذب مخاطبِ علاقه‌مند، برای دانشجویان هنر نیز مفید باشد. حال هشت سال گذشته و شاید باورکردنی نباشد گذر این همه سال نویسندگان، اساتید و مترجمانی که دست به دست هم دادند تا این تارنما روز به روز مطالب مفیدی در زمینه سینما، تجسمی و گه گاه تئاتر و ادبیات منتشر کند.



امروز به واسطه استقبال کمتر از نشریات، تارنماها بیشتر شدند؛ حتی نشریات تندیس، فیلم، بانی فیلم و ... نیز دارای تارنمایی برای انتشار اخبارشان شدند و دسترسی آزاد اطلاعات در دنیای وب همه را ناگزیر به تغییر کرده است؛ اما پدیده دیگری در جریان است که خطرش بیشتر از آن چیزی است که روزگار پیشین بیم آن می‌رفت. وقتی پایگاه‌های اینترنتی یکی پس از دیگری قد علم می‌کردند، خطر عدم مطالعه کتاب گوشزد می‌شد. همان طور که روزی مردم جهان داستان‌های کوتاهتر را به رمان‌های مفصل ترجیح دادند، خواندن مطالب کوتاه‌تر را به خواندن کتاب‌ها رجحان دادند و همین خطری بود که منتقدان دنیای وب آن را گوشزد می‌کردند. خطر سطحی شدن افراد به دلیل مطالعه سطحی؛ اینکه به جای خواندن کتابی در مورد موضوعی تنها به خواندن یک مطلب کوتاه اکتفا کنند!


نشریات کاغذی تهدید شدند و شغل‌هایی گرفته شد؛ اما شغل‌هایی نیز ایجاد می‌شد. در کمتر زمانی در آن سوی دنیا نشریات این تغییر را می‌پذیرفتند و سعی بر درست عمل کردن در یک گذار بودند. خطری کتاب خواندن را در سوی دیگر دنیا تهدید نکرد، کیندل آمازون از آن دست اختراع‌هایی بود که کتاب‌ها را به صورت فایل در اختیار مخاطبان قرار داد و از آن الهام گرفته شد و کم کم این تغییر نتیجه درستی بود که هر کس به جای حمل کتاب‌های سنگین این بار در یک تبلت کتاب‌های بسیار زیادی را در اختیار داشته باشد. گوگل بوک یا بوک ریدر و از این دست همگی کار مخاطبان نشر را راحت کردند. در ایران نیز نورمگز و سایت‌هایی از این دست نیز سعی دارند با کیفیت البته پایین تر نشریات را یک جا در اختیار مخاطبان قرار دهند.

هر تکنولوژی از ورود قطار تا همین شبکه‌های اجتماعی همواره با دافعه همراه بوده‌اند و پس از گذر زمان مردم خود را با آن به روز کرده‌اند. اگر روزی همین تارنماهای اینترنتی که در زمینه هنر نیز بسیار زیاد و مثل قارچ سبز می‌شوند (بی آن‌که هدفی در تولید محتوا داشته باشند، بیشتر به دلیل شرکت در جشن‌ها و مجامع هنری یا کسب درآمد شبکه‌های اجتماعی به وجود می‌آیند) تهدید قلمداد می‌شد؛ حال خطر دیگری را باید جدی گرفت. بحث سطحی نگری در اکتفا به مطالب کوتاه حال جای خود را به مطالب کذب سطحی داده است. پدیده شبکه‌های اجتماعی در عین مزایا بسیار خطرناک تر است.

همه ما در پیرامون‌مان یا خودمان در حال نگاه کردن به شبکه‌های اجتماعی هستیم، از آن برای صحبت با دوستان‌مان، کسب اطلاعات و وقت گذرانی استفاده می‌کنیم. بحث من بحث کلیشه‌ای بد بودن و معایب این شبکه‌ها که وقت‌تان را می‌گیرد نیست؛ بحث انتشار اطلاعات کذب است. تارنماهای اینترنتی که اغلب در درباره ما توضیحات مفصلی را جای داده‌اند قابلیت استناد دارند، اما یک صفحه یا کانال مجازی بدون هیچ سندیتی، بدون هیچ پیگیری اقدام به خبری می‌کند.

سال گذشته در مقام نویسنده و کارگردان نمایشی را روی صحنه تالار حافظ بردم. پس از کلی دوندگی که قرار بود مجوز لازم برای اجرا را اخذ کنم متوجه سنگ اندازی‌های بی‌جای برخی شدم که پاسخ درستی نمی‌گرفتم. شخص خیرخواهی دلیل این پا و آن پا کردن ارشاد برای مجوز دادن را اعلام کرد. خبری در یک کانال تلگرامی که به هیچ وجه آن کانال را نمی‌شناختم. "چشم‌مان روشن پای موسیقی متال (شیطان پرستی) به تئاتر باز شد" این خبر را به همراه عکسی از بازیگر خواننده نمایش بنده را به من نشان دادند و حساسیت‌های ایجاد شده را شرح دادند. دلیل آوردم که 1- تئاتر بنده موسیقی راک دارد و مورد بازبینی قرار گرفته است 2- مگر متال یعنی شیطان پرستی!! 3- اصلا هر چیزی که یک کانالی بزند مگر سند است. پس من هم با یک کانال جلوی اجرای هر کسی که کارش را دوست ندارم بگیرم!

یک کانال بی‌هویت با خبری کذب مشکلاتی چند روزه برای ما ایجاد کرد (البته که حل شد و اجرا رفتیم ولی ضرری که ارشاد و حساسیت‌های مسخره به ما زد؛ جبران ناپذیر بود که یکی از آن‌ها باز شدن پیش فروش بلیت در روز اجرای نمایش بود) وقتی مسئولان ما همین اخبار بی‌سند را مرجع قرار می‌دهند –گرچه در ظاهر تأیید نمی‌کنند اما از حساسیت‌هایش می‌هراسند- چه انتظاری از مخاطب عام هر رشته‌ای نسبت به این اخبار داریم. این شبکه‌های اجتماعی به راحتی مرگ کسی را بی‌آن که از صحت آن مطمئن شوند، تأیید و تکذیب می‌کنند. تنها دلیل‌اش عقب نماندن از مطلب گذاشتن و جذب دنبال‌کننده بیشتر است. همین صفحاتی که متوجه 10 مطلب در روز از آن‌ها هستید رسالتی در تولید اخبار ندارند. در پشت پرده برای هر یک از اخبار 50 تا 100 هزارتومان نسبت به دنبال کنندگانش دریافت می‌کنند و از هر هنرمند یا پیشه‌وری که خوششان هم بیاید مطلب‌اش را در ساعت بهتر قرار می‌دهند. این دنیای پرسرعت حد و مرز ندارد و این خود مخاطب است که باید انتخاب کند از کجا دنبال کننده مطالب باشد. پیشرفت تکنولوژی را متوجه هستیم و نقدی بر آن نیست. چه بهتر که همه نیازهای افراد بر روی دستگاهی قرار گیرد که مخاطب با آن راحت تر هست؛ به همین دلیل نسخه تلفن همراه «آکادمی هنر» را بهینه و در اختیار مخاطبان قرار دادیم.

امیدوارم با توجه به اینکه سرمقاله سالانه را به مضمون تولید محتوا و اهمیت انتخاب دنبال کردن محتوای درست دادم، تأثیر کوچکی در اطلاع رسانی آن داشته باشیم. در سالی که گذشت گروه نمایش ما همان طور که شرحش رفت اجرایی را روی صحنه برد، گالری رج برنامه‌های مختلفی را برگزار کرد، صاحب کافه‌ای برای گپ و گفت هنرمند و مخاطبانش شد و حتی کانون فیلمی نیز برای علاقه‌مندان هنر در گالری رج با دو دوره بررسی هنری سینمای گدار و دوره فشن دیزاین افتتاح کرد. تارنمای ما به رسم سال‌های گذشته تمامی رویدادها و اخبار مهم را در اختیارتان قرار داده و شاید به جرأت بتوان گفت رقیبی با محوریت هدف «آکادمی هنر» وجود ندارد؛ اغلب دوستان در حیطه‌های دیگری فعالیت می‌کنند. در نهایت به رسم هر سال از تمام نویسندگان و همراهان، دبیران بخش‌های مختلف که بدون همراهی آن‌ها ذره‌ای از هدف آکادمی هنر پیش نخواهد رفت کمال تشکر را دارم. این دوستان بدون هیچ چشمداشتی صادقانه برای ترویج فرهنگ و هنر در تلاش هستند و بخش مرتبط را اداره می‌کنند و مطالب آکادمی هنر حاصل تلاش این تیم فرهیختگان است.

 

درباره نویسنده :
دکتر مجید رحیمی جعفری

سوابق تحصیلی: دکتری تئاتر دانشگاه تهران – کارشناس ارشد ادبیات نمایشی با پایان‎نامه بررسی روابط بینامتنی در سینمای ایران (1390-1370) – مهندس تکنولوژی نساجی با پایان‎نامه تأثیر مُد در طراحی ماشین آلات.

 

عرصه فعالیت: مدیرمسئول مجموعة هنری آکادمی هنر / مدرس مقطع کارشناسی ارشد رشته های پژوهش هنر، ارتباط تصویری و تصویرسازی؛ مقطع کارشناسی طراحی لباس / طراح دو دوره سوالات کنکور کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد در رشته‌های طراحی لباس، ارتباط تصویری و تصویرسازی / منتقد و پژوهشگر هنر / تهیه کننده تئاتر / نمایشنامه و فیلمنامه‎نویس / عضو سابق  گروه پژوهشی نشانه‎شناسی هنر خانة هنرمندان ایران / دبیر اجرایی چندین همایش‎ علمی / همکاری با نشریات علمی-پژوهشی (همکاری در مقام داور فصلنامه جستارهای زبانی دانشگاه تربیت مدرس، روایت شناسی انجمن علمی نقد ادبی ایران) و تخصصی (از جمله فارابی و صنعت سینما)


نظریه ها: نظریه بیناجسمی / تئوریزه کردن نظریه بینارسانه در سال 1390 /  همکاری با دکتر حمیدرضا شعیری در تئوریزه کردن نظریه ناسرگی 1389

 

زمینه پژوهش: نشانه شناسی گفتمانی / بینامتنیت / نقد ادبی / جلوه‎های نمایشی / سینمای آمریکا / فشن آرت / ژانر / سینمای گرایندهاوس / ارتباط تصویری