وقتی اسکار هم‌چون سنای آمریکا برای تفکر صهیون کف می‌زند

 

صحبت از این‌که سینما در مدح صهیونیسم فیلم‌های مهمی ساخته و جوایز بسیاری داده است خود به کلیشه تبدیل شده است. در جنگ جهانی نیز هم‌چون کشورهای دیگر یهودیان نیز با بی‌مهری مواجه شدند و نمی‌توان صورت مسئله را پاک کرد. نمی‌توان کشتار دسته جمعی یهودیان به دست متحدین و کشتار دهشتناک‌تر ژاپنی‌ها توسط متفقین را نادیده گرفت؛ اما اگر پرداختن به این دو مسئله را در هنر و سیاست بررسی کنیم متوجه خواهیم شد، یهود با در دست‌گیری ابزارهای رسانه‌های گوناگون به تبلیغ در مورد تفکر صهیون و از دست دادن خانه و مبالغه وقایع بیش از هر چیزی پرداخته است. هیچ ایرادی نیز به مردمان مورد ظلم قرار گرفته وجود ندارد که پس از چندی احقاق حق کنند اما ما با چیز دیگری در حال حاضر مواجه هستیم.

 

چندی پیش، نخست وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، در مجلس آمریکا در حضور سناتورها و رئسای احزاب سخنرانی را انجام داد که نه تنها مایه حیرت و استهزاء مخالفان‌اش شد، بلکه مردم کشورش نیز دست به تمسخرش زدند. این سخنرانی که نزدیک به انتخابات مجدد نخست وزیری کشورش انجام می‌شد سراسر توهین به مذاکرات هسته‌ای گروه 5+1 با ایران بود. سخنرانی که بدون پرداختن به هر مسئله خردورزانه، خط بطلانی بر وجدان، شرافت و انسانیت بود که به هیچ وجه نباید با ایران صلح کرد وگرنه ایران اسرائیل را نابود خواهد کرد و در یک تناقض عجیب آمریکا در کنار اسرائیل است و ایران نباید چنین فکری در سر داشته باشد. با گذر از تمام این مسائل موردی که حیرت را بیش از پیش برای ما به همراه داشت کف زدن و ایستادن 80 درصد سناتورهای آمریکا در مقابل نتانیاهو بود؛ گویی ایالات متحده خود را مستعمره اسرائیل می‌داند و با هر جمله‌ی این رهبر به وجد آمده، کف می‌زنند و به احترام‌اش می‌ایستند. نتانیاهو پا را فراتر گذاشت و برای جان کری وزیر خارجه ایالات متحده نیز تعیین تکلیف کرد. همین سخنرانی در خود اسرائیل هو می‌شود و نمایشی احمقانه لقب می‌گیرد. این سخنرانی مهم برای‌شان به صورت زنده پخش نمی‌شود و دیگر عواقبی که اغلب در جریان هستید ...

می‌خواهم به صورت موازی به سریال خانه پوشالی House of Cards اشاره کنم که فصل سوم‌اش از شبکه Netflix در حال پخش است و پیش از این بحث‌ها، این روزها را پیش‌بینی کرده است. زمانی که نیازمند تصویب قطع‌نامه‌ای در سازمان ملل هستند نیازمند رأی‌هایی از کشورهای هم‌قطارشان هستند ولی آن‌ها تا زمانی که اسرائیل چراغ سبز نشان ندهد با هیچ موردی موافقت نمی‌کنند. زمانی که کلر آندروود سفیر ایالات متحده در سازمان ملل از هم‌رده فرانسوی‌اش سوال می‌کند نظرش برای تصویب قطع‌نامه چیست؟ در جوابش سفیر فرانسه از نظر اسرائیل سوال می‌کند و به محض این‌که کلر از نظر مساعد اسرائیل سخن می‌گوید، سفیر فرانسه پاسخ می‌دهد: «تا زمانی که اسرائیل با شما باشد ما هم با شما هم‌نظر هستیم». در این سریال که پیشنهاد دیدن‌اش توصیه می‌شود پیش از این وقایع پرده از برخی مشکلات رئیس جمهوری آمریکا و دولت اسرائیل برداشته می‌شود.

با این تفاسیر بر گردیم به عنوان متن پیش‌رو و عنایت آکادمی اسکار به فیلم متوسط آیدا. آیدا یکی از نامزدهای اسکار غیرانگلیسی زبان بود که با توجه به حضور لویاتان توانست اسکار را به خانه ببرد. روایتی نخ‌نما و فوق کلیشه‌ای از تفکر صهیونیسم و نداشتن خانه با تصاویر دیدنی و میزانسن درایری. آیدا کارگردانی قابل تأملی دارد، میزانسن‌ها ما را به یاد فیلم‌های درایر می‌اندازند و تلاقی نماهای لانگ و بسته به خوبی در خدمت روایت هستند اما در مضمون و روایت فیلم چیزی برای ارائه ندارد. راهبه‌ای که اهمیت ندارد اسم‌اش چیست از کجا می‌آید و برای‌چه از دیر نزد عمه‌اش می‌رود. پدر و مادر یهودی‌اش در جریان جنگ در لهستان کشته شده‌اند و خانه‌اش غصب شده است.

مفاهیم، کلید واژه‌هایی هستند که 60 سال است انواع آن در سینما ساخته شده است. هر بار با قصه‌های بکر تر و در دلالت ضمنی. نمونه‌اش فیلم سقوط ساخته جوئل شوماخر که تمامی این مفاهیم را در خود دارد؛ اما آیدا چه دارد. فقط یک سری کلیدواژه از یک تفکر. قوم یهود سلاخی شده است، محل زندگی‌اشان غصب شده است، آوارگی آن چیزی است که برای‌شان به وجود آمده. بزرگان خانواده سلاخی، عمه خود فروش و دختر بی سرپناه است. آیدا فقط با این چند مفهوم کلیشه‌ای بازی می‌کند و راهبه در اوج مظلومیت آن‌طور که ژاندارک به تصویر کشیده شده است فقط به دنبال مکان –بخوانیم خانه- است برای دفن جسد پدر و مادرش. یافتن مکان دفن آن‌ها که حتی مشخص نیست به چه نحو دفن شده‌اند. آکادمی اسکار بدون توجه به ارزش‌های این فیلم چینش خوبی برای 5 نامزد اسکار نیز داشت. به جز لویاتان هیچ کدام از فیلم‌های دیگر در حد نامزدی اسکار نیز نیستند و اگر از لویاتان که اغلب جوایز فیلم‌های غیرانگلیسی زبان را از آن خود کرده است شاید آیدا گزینه مطلوب‌تری باشد. قرابت سخنرانی نتانیاهو و مراسم اسکار نتیجه را به نفع آیدا برمی‌گرداند.

 

درباره نویسنده :
دکتر مجید رحیمی جعفری

سوابق تحصیلی: دکتری تئاتر دانشگاه تهران – کارشناس ارشد ادبیات نمایشی با پایان‎نامه بررسی روابط بینامتنی در سینمای ایران (1390-1370) – مهندس تکنولوژی نساجی با پایان‎نامه تأثیر مُد در طراحی ماشین آلات.

 

عرصه فعالیت: مدیرمسئول مجموعة هنری آکادمی هنر / مدرس مقطع کارشناسی ارشد رشته های پژوهش هنر، ارتباط تصویری و تصویرسازی؛ مقطع کارشناسی طراحی لباس / طراح دو دوره سوالات کنکور کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد در رشته‌های طراحی لباس، ارتباط تصویری و تصویرسازی / منتقد و پژوهشگر هنر / تهیه کننده تئاتر / نمایشنامه و فیلمنامه‎نویس / عضو سابق  گروه پژوهشی نشانه‎شناسی هنر خانة هنرمندان ایران / دبیر اجرایی چندین همایش‎ علمی / همکاری با نشریات علمی-پژوهشی (همکاری در مقام داور فصلنامه جستارهای زبانی دانشگاه تربیت مدرس، روایت شناسی انجمن علمی نقد ادبی ایران) و تخصصی (از جمله فارابی و صنعت سینما)


نظریه ها: نظریه بیناجسمی / تئوریزه کردن نظریه بینارسانه در سال 1390 /  همکاری با دکتر حمیدرضا شعیری در تئوریزه کردن نظریه ناسرگی 1389

 

زمینه پژوهش: نشانه شناسی گفتمانی / بینامتنیت / نقد ادبی / جلوه‎های نمایشی / سینمای آمریکا / فشن آرت / ژانر / سینمای گرایندهاوس / ارتباط تصویری