نگاهی به دوسالانه استانبول 2019 و حضور دو هنرمند ایرانی

شانزدهمین دوسالانه هنر استانبول

 

شانزدهمین دوسالانه بین المللی هنری استانبول (بی ینال) با عنوان "هفتمین قاره" به ابتکار و سرپرستی هنرمند فرانسوی، نیکولاس بوریادو، روز ۱۴ سپتامبر در این شهر گشایش یافت. در این بزرگ ترین رویداد فرهنگی منطقه، ۵۶ هنرمند از سراسر جهان در بیش از ۲۲۰ اثر خود به پیامدهای ویرانگر دگرگونی های محیط زیستی ای پرداخته اند که در اثر فعالیت های سودجویانه انسانی در نظام سرمایه داری در زمانه جهانی شدن رخ داده و می دهند.


به این ترتیب می توان بی ینال امسال را هشدار هنرمندانی ارزیابی کرد که با استفاده از رنگ و روغن و گچ و سیمان، هم چنین فیلم‌های ویدیویی، چیدمان های گویا و اجرای پرفورمنس‌های روایتی می کوشند اهمیت و جایگاه محیط زیست را در زندگی بشر نمایان سازند. این دوسالانه، در عین حال یکی از موفق ترین همایش های فرهنگی جهانی است که هنر و آفرینش، علم و پژوهش، اقتصاد و سیاست، تمدن بشری و کنشگری و تعهد را یک جا به یکدیگر پیوند می زند و بر اساس داده های به روز، جغرافیای آینده کره زمین را نقاشی می کند.


بازتاب جلوه های این دگرگونی های اساسی در آثار اغلب هنرمندان دوسالانه استانبول چشمگیر است. به عنوان مثال، در چیدمان "یازده خورشید" از هنرمند زن تُرک موگ ایلماز که در سال ۱۹۸۵ در استانبول به دنیا آمده است. این اثر به تعبیری می تواند "کشف" باستان شناسانی تلقی شود که ده هزار سال آینده به طور تصادفی به بقایای کره زمین دست می یابند؛ کره ای که در آن از انسان خبری نیست و گیاه ها و حیوانات در محیطی خشک و بی آب و علف از چوب و سنگ و آهن ساخته شده اند.


آنا بلا گایگر نیز که در سال ۱۹۳۳ در ریو دوژانیروی برزیل به دنیا آمده، درونمایه چیدمان خود را به همین موضوع اختصاص داده است. این کار که "تقریبا" نام دارد، مسایلی چون زندگی و بقا را در چارچوب روایت های تاریخی عینیت یافته، مطرح می کند. گایگر با ساختن بناهای خود به شکل اهرام مصر که از خاک رُس و آهک و پودر ضایعات سنگی ساخته شده اند، دست بشر را در تخریب و ویران سازی محیط زیست نمایان می سازد.

اغلب موادی که هنرمندان این دو سالانه در کنار ابزار کلاسیک (بوم و رنگ و روغن و ...) به عنوان عوامل انتقال مفاهیم تجریدی هنری مورد استفاده قرار داده اند، از مواد ساختمانی مانند سیمان، شن، ماسه، خاک رس، سنگ های معدنی و دیگر مصالح بنایی تشکیل شده اند: به عنوان مثال اثر "پسا فردیت" از آنیشکا کورانت، هنرمند لهستانی ساکن نیویورک، که روی یک قطعه سنگ براق و سیاه، نقش و نگارهایی با الهام از نقاشی های بدوی حک کرده است. چیدمان "آفریننده" از کلودیا مارتینز گارای، هنرمند پرویی، نیز نمونه دیگر کاربرد مصالح ساختمانی در خدمت هنر است. در این کار مارتینز گارای، تلی از خاک سیاه را در میان اتاقی پشته کرده که در دل آن اجساد انسان و حیوان و ریشه گیاهان مرده دفن شده اند. بیننده تنها گوشه هایی از بقایای حیات پیشین را که از خاک بیرون زده، می بیند.



مجسمه های یوهانس بوتنر که در سال ۱۹۸۵ در فرانکفورت آلمان به دنیا آمده، هر چند ترکیبی از گچ و سیمان و چوب و فلز است، ولی نه به محیط زیست و دنیای وحش، بلکه به طبیعت وحشی انسان نظر دارد. این چیدمان، از هفت مجسمه انسانی که اسکلت آن ها از فلز و گچ و چوب ساخته شده، تشکیل می شود که در هیئت رزمندگان افسانه ای یا پلیس ضد شورش ظاهر می شوند و در حالی که کله پا شده اند، بدن های زخمی و آسیب دیده خود را به نمایش می گذارند. اگر به دقت به این مجسمه ها خیره شویم، این جا و آن جا شروع به لرزیدن و حرکت می کنند.



در این دو سالانه، هم چنین دو هنرمند ایرانی شرکت دارند: صنم خطیبی که در سال ۱۹۷۹ در تهران متولد شده و در حال حاضر در بروکسل زندگی می کند و طلا مدنی، زاده تهران در ۱۹۸۱ که ساکن لس آنجلس است.

خواب دیدم در چشمت چاقو فرو کردم اثر صنم خطیب

 

کارهای صنم خطیبی (نقاشی، گلدوزی، ملیله دوزی، مجسمه سازی و چیدمان)، اغلب ساختارهای قدرت را زیر سؤال می برند و به رابطه میان تسلط و تسلیم شدن در جهان تضادها می پردازند. او در بی ینال یک تابلوی نقاشی، دو مجسمه برنزی و یک تابلوی کوسنی با عنوان "خواب دیدم در چشمت چاقو فرو کردم" را به نمایش گذاشته است. خطیبی در این تابلو، جهانی پر رمز و راز و افسانه ای آفریده که طبیعت در آن حضوری قاطع دارد و انسان بدوی برهنه، در پی یافتن جایگاه خود سرگشته در آن پرسه می زند و می کوشد هستی خود را با اعمال زور و خشونت به ثبوت برساند.



خطیبی می گوید که سوژه هایش در فضایی که گیاهان و جانوران در آن نفس می کشند، زنده می شوند: "برای من حیوانات، گیاهان، سنگ ها و مظاهر طبیعی دیگری که نقاشی می کنم، همان اندازه اهمیت دارند که انسان." کارهای خطیبی مداقه ای ژرف در رفتارهای انسانی و حیوانی و نمایش روابط انسان ها با یکدیگر است که اغلب از مرز انسانیت می گذرد و به سبعیتی حیوانی نزدیک می شود.


ویژگی بارز کارهای خطیبی، برابری همه سوژه های اثر است. او می گوید: "من معمولا در یک حالت ناخودآگاه نقاشی می کنم و دوست ندارم که در تابلوهایم به یک عنصر در مقابل عنصر دیگر برتری بدهم."

 

طلا مدنی در نقاشی ها و انیمیشن های (پویانمایی) خود، بیشتر ساختارهای قدرت را به چالش می کشد. او با طرح تصاویر ساده که با تکنیکی پیچیده به اجرا در می آیند، اقتدار سیاسی را در متنی پر تضاد به سخره می گیرد. این مفاهیم و طرح ها اغلب در کارهای انیمیشنی او به کار گرفته می شوند. نقاشی های مدنی که معمولا روی دو بوم عمود بر یکدیگر نمود می یابند، با لولایی به هم وصل اند و می توانند مانند یک کتاب باز و بسته شوند.


دو اثری که مدنی با عنوان های "پرده زاویه دار (مردم می دوند)" و "پرده زاویه دار(خط ها)" برای بی ینال استانبول تدارک دیده، ادامه یک سری کارهای نقاشی روی بوم های لولادار است که او از سال ۲۰۱۸ آغاز کرده است. این تابلوها در زاویه دو دیوار نصب می شوند و اغلب نورافکن یا لامپی را به تصویر می کشند که در زاویه خاصی نور و تصویر را بر بوم یا پرده مجاور می تاباند. این تابلوها، فضای سالن های سینما که فیلم را با پروژکتورهای آنالوگ روی پرده سفید نشان می دهند، به یاد می آورند. در این معنا، بوم به پرده بازتاباننده نور تبدیل می شود که پس از عبور از دو عدسی محدب و مقعر، تصویر اسلاید را به طور وارونه و بزرگ تر به نمایش در می آورد.

 

پرده زاویه دار اثر طلا مدنی




در آغاز یکی از این انیمیشن ها که دوربین روی سه پله برقی با پنج ـ شش تماشاچی نشسته روبروی آن زوم شده، مردی ظاهر می شود که پله برقی شماره یک را انتخاب می کند و از طبقه اول به پایین می آید و با پله برقی شماره سه بالا می رود. این کار تا هنگامی که چند نفر در طبقه اول جمع می شوند و بی دلیل می کوشند او را از آسانسور سواری منع کنند، بارها تکرار می شود. از آن جا که مرد زیر بار ممنوعیت جماعت زورگو نمی رود، کشمکش و درگیری شدیدی شروع می شود. به تدریج دست و پا و سر و گردن مرد در اثر ضرب و جرح و لگدپراکنی جماعت و پرتاب شدن به طبقه پایین از بدن او جدا می شوند. ولی این اعضا هم از پای نمی نشینند و هر یک به طور مستقل به راه می افتند و تا آخر فیلم با آسانسور شماره یک پایین می آیند و با آسانسور شماره سه بالا می روند.


در این ماجرا که شانزده دقیقه و هشت ثانیه به طول می انجامد، تنها عاملی که ثابت می ماند و تغییر نمی کند، حالت و موضع "حضار" است که تمام مدت بدون آن که واکنشی از خود نشان دهند، به آن نبرد نابرابر می نگرند و دم بر نمی آورند.


شانزدهمین دوسالانه استانبول که از سوی بنیاد فرهنگ و هنر این شهر(İKSV) برگزار می شود، در این دوره در سه محل، گالری های "دانشگاه هنرهای زیبای میمار سینان"، "موزه پارا" و فضاهایی باز در "جزیره پرنسس" تا دهم نوامبر ۲۰۱۹ برپا است.

 

 

درباره نویسنده :
نام نویسنده: تحریریه آکادمی هنر